شماره ركورد كنفرانس :
3844
عنوان مقاله :
اخلاق ومعناداري زندگي در حكمت متعاليه
پديدآورندگان :
حيدري زاد محمد heydarizad@yahoo.com عضو هيأت علمي دانشگاه اروميه
تعداد صفحه :
15
كليدواژه :
حكمت متعاليه , اخلاق , حكمت عملي , سعادت , معناي زندگي , قرب الهي , حركت جوهري
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي معناي زندگي در گستره علم و دين
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
حكمت متعاليه نظام جِكمي است كه به وسيله صدرالمتألهين شيرازي بنا گذاشته شد وپس ازايشان توسط حكماي متألّه گسترش وتعميق يافت. اصالت وجود، حركت جوهري، اتحاد عقل و عاقل و معقول، نظام احسن و... برخي از امٌهات اصول حكمت متعاليه است. بر اساس مباني حكمت متعاليه، شعور و حيات و عشق در همه عالم جاري است. ونظام هستي براساس اصل«عنايت الهي »نظام احسن است .معناي نظام احسن اين است كه حكمت الهي موجب مي‏شود سلسله علل مادي به گونه‏اي باشد كه تا حد ممكن مخلوقات بيشتري از كمالات بهره‏مند گردند، يعني قوانين حاكم بر جهان و انسان بهترين نظام ممكن باشد تا بيشترين خير و كمترين شر گريبانگير بشر شود.. معناي زندگي براي انسان در حكمت متعاليه به فلسفه حيات و هدف خداوند از آفرينش انسان باز مي‎گردد. ملاصدرا با ترسيم مراتب نفس طبيعي، نباتي، حيواني و انساني، حركت و سير تكاملي نفس را هماهنگ با روند حركت جوهر در ماده مي‎داند كه از ماده آغاز و به فراتر از آن مي‎انجامد و به همين دليل معاد و قيامت وجاودانگي حيات براي روح انسان محقق مي‏شود. بر اساس منظومۀ فكري ملاصدرا مي توان زندگي معنادار را بـه «زنـدگي اخلاقـي بـاهدف رسيدن به قرب الي اﷲ، كه در پرتو معرفت و ايمان حاصل مـي شـود » تعريـف كـرد. درمعنـاداري زندگي از نظر ملاصدرا، انسان ايمـاني، انسـان عقلانـي و انسـان اخلاقـي مـلازم يكديگرند. انسان وقتي معناي زندگي را با تمام وجود درك مي كند كه غايت وجود خويش را ادراك نمايد. در منظر حكيمان اسلامي غايت وجودوحيات انسان سعادت قصوي است كه در فرهنگ قرآني «رضوان وقرب الهي» تعبير مي شود .معناداري زندگي با سعادت طلبي انسان تفسير مي گردد كه حكماي اسلامي آنرا غايت تمام تلاش ها ودغدغه هاي نظري وفكري در دو حوزه حكمت نظري وحكمت عملي قرار داده اند،نزد اينان سعادت برترين خير وغايت الغايات است كه انسان بسوي آن در حركت است. اخلاق ركن اساسي جهت رسيدن به اين غايت الغايات است ،چراكه ادراك معقولات كه خود علت سعادت به حساب مي آيد، موقوف است بر صفاء نفس ونورانيّت باطن . همانطوريكه قرآن تزكيه وتهذيب اخلاقي را مقدّم بر تعليم كتاب وحكمت مي داند. وحكماء به زيبايي گفته اند :« تمام السعاده بمكارم الاخلاق ، كما انّ تمام الشجره بالثمره ». اين سخن تفسير كلام نوراني رسول اعظم (ص) است كه فرمودند :«انّما بعثت لا تمّم مكارم الاخلاق» . صدرالمتأّلّهين شيرازي سعادت انساني را منوط به دو امر مهم مي داند : اول : اطلاع بر حقايق ومعقولات به علوم كلّي دوم: اتصاف به صفات حسنه و تنزيه از رذايل نفساني .حكيم متأله ، امام خميني (ره) مي گويد:وقتي علم ، حتي علم توحيد براي عاقبت انسان مفيد خواهد بود كه موجب رشد و تعالي در عرصه عمل و موجب طهارت نفس و نورانيت باطن ونهايتاً سبب نزديكي به مقصد باشد و لذا علم بدون تهذيب اخلاق و صفاي باطن حجاب خواهد بود . علّامه جعفري(ره) فلسفه وجودي انسان را رسيدن به «حيات معقول» واخلاق را روح حيات معقول مي داند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت