شماره ركورد كنفرانس :
3844
عنوان مقاله :
معناي زندگي از ديدگاه فلسفه اسلام و غرب
پديدآورندگان :
عمراني محمد مهدي ohammadMahdi358@yahoo.com سطح سه مذاهب اسلامي ؛ كارشناسي ارشد تصوف و عرفان اسلامي
كليدواژه :
معنا , زندگي , اسلام , غرب
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي معناي زندگي در گستره علم و دين
چكيده فارسي :
معناي زندگي در دو قرن اخير براي طيف گسترده اي از انسان ها به يك مسئله تبديل شده است و از همين رو ، فيلسوفان ، الاهي دانان و عالمان تعليم و تربيت اسلام و غرب ، متناسب با نوع رويكرد خويش بدان پرداخته اند .
انسان ها تشنۀ اهميت هستند . اينكه زندگي صرفاً مشتمل بر امور پست و پيش پا افتاده متوالي باشد ، امري تحمل ناپذير است. انسان ها مي خواهند احساس نوعي جهت داري و غايت مندي در زندگي داشته باشند ؛ دوست دارند زندگي شان به جاي جرياني بي هدف ، سير وسلوكي معقول و هدف دار باشد.
فيلسوفان اسلام وغرب در دهۀ شصت ميلادي با جست و جو در معاني گوناگون در مفهوم اساسي «معنا» و «زندگي» در عرف ، كوشيدند تا معاني تركيب اضافي «معناي زندگي» را روشن كنند ؛ زيرا دامنۀ معاني كلمه «معنا» و «زندگي» در عرف بسيار گسترده تر از معاني آنها در تركيب اضافي «معناي زندگي» است، اما فيلسوفان در سالهاي اخير درصدد بر آمدند تفسيري متناسب عرضه كنند تا با ارائه تفسيرهايي از معاني «معناي زندگي» به ويژه معناي «ارزش زندگي» به نظريه پردازي در اين زمينه كمك كنند.
در اين مقاله بر آن هستيم تا با نگاه فلسفه اسلام وغرب به معناشناسي مفهوم «معنا» و «زندگي» پرداخته ، و توصيف نسبتاً كاملي از رويكردها و نظريه هاي معناي زندگي و شيوه مواجهه فلاسفه اسلام و غرب با آنها را ارائه نمائيم.