بازيابي معناي زندگي انسان معاصر با نظر در حادثه عاشورا

معناي زندگي را مي توان از جمله جديدترين مباحث در فلسفه دين دانست. ديدگاه هاي عمده در اين زمينه به طور كلي به دو دسته طبيعت گرايي و فرا طبيعت گرايي دسته بندي مي شوند . رويكرد اين گروه ها از سوي محققان و انديشمندان مورد بحث و بررسي قرار گرفته است و قصد ما در اين نوشتار تبعيت از اين دسته بندي نيست زيرا بنظر مي رسد كه اين تقسيم بندي جامع نيست. بلكه مسئله مهم تر اين است كه به پرسش هاي مربوط به معناي زندگي بهترين پاسخ هاي احتمالي را بيابيم. فارغ از نظر انديشمندان و فيلسوفان اين حوزه مي توان به بررسي پاسخ هايي از متفكران، انديشمندان، افراد و وقايع تاثير گذار در طول تاريخ پرداخت. در ميان وقايع تاريخي، حادثه عاشورا از جمله مهم ترين حوادثي است كه محل توجه و نقد و نظر بوده است. ليكن تا كنون به عنوان خاستگاهي براي معنا بخشي به زندگي انسان معاصر بدان توجه نشده است. بر همين اساس سوالي كه در اين نوشتار مطرح شده است اين است كه آيا حادثه عاشورا مي تواند حامل معناي زندگي براي انسان معاصر باشد؟ در صورت وجود مؤيد براي سوال طرح شده و وجود مصاديقي از مولفه هاي معنابخش به زندگي انسان عصر جديد، ما به ذكر و بررسي آنها خواهيم پرداخت.