نقش خداگرايي در شكل گيري فرهنگ با تاكيد بر آراء ابن سينا

هر جامعه اي در بر دارنده مجموعه اي از فرهنگ ها است كه در شكل گيري مناسبات ،رفتار هاي فردي و اجتماعي انسان ها نقش موثري ايفاء مي نمايد. مي توان فرهنگ را چنين تعريف نمود: مجموعه اي پيچيده كه در برگيرنده دانستنيها،اعتقادات،هنرها ،اخلاقيات وقوانين وهرگونه توانايي كه بوسيله جامعه كسب شده است .در رابطه با فرهنگ وشكل گيري آن نمي توان نقش امور غير مادي والهي را ناديده گرفت،زيرا اين مفاهيم همواره جهان بيني افراد وبه تبع آن جامعه را شكل مي دهند كه اين جهان بيني اساس فرهنگ جامعه را مي سازد ودر اين راستا از نقش فلاسفه وحكماء ودانشمندان در ساختار فرهنگي يك جامعه به عنوان افرادي كه در ايجاد يك جهان بيني خاص دخيل اند ،نمي توان چشم پوشيد.در مقاله حاضرنويسنده به چگونگي تأثيرگذاري فلسفه الهي بر شكل گيري فرهنگ را مورد بحث وبررسي قرار مي دهد ،در اين مقاله تلاش مي شود كه با تكيه برنظر ابن سينا به عنوان فيلسوفي كه در حوزه خداشناسي در قالب تفكر فلسفي ديدگاه خود را ارائه نموده است ،پيامد ونقش فرهنگي آن را مورد تحليل قرار دهيم.