شماره ركورد كنفرانس :
3849
عنوان مقاله :
تأمّلي در نظامهاي حقيقت علم اجتماعي مدرن و پيشامدرن (با تكيه بر تمدّن اسلامي)
پديدآورندگان :
قاسمي يارمحمد دانشگاه ايلام
كليدواژه :
نظام حقيقت , معرفت شناختي , روش شناختي , تمدّن اسلامي , امر اجتماعي , علوم اجتماعي
عنوان كنفرانس :
همايش ملي سنجش علم : ارزشيابي و آسيب شناسي
چكيده فارسي :
هدف مقاله حاضر، به پرسش نهادن اين مسئله است كه علوم اجتماعي مدرن و پيشامدرن (در حوزۀ تمدّن اسلامي) داراي چه ويژگي هايي بوده و چگونه نظام هاي معرفت شناختي و روش شناختي متفاوتي را ساخته و پرداخته كرده اند. در بررسي اين مسئله نگارنده كوشيده است بر مبناي روش اسنادي و تفسير نظري در مباني معرفت شناختي و روش شناختي نظام حقيقت در حيطۀ علوم اجتماعي چند تن از دانشمندان اجتماعي پيشامدرن در حوزه ي تمدّن اسلامي (فارابي، بيروني، و ابن خلدون) و مقايسه اين مباني (معرفت شناسي و روش شناسي در آراي جامعه شناسان عصر مدرن، تأمّل نمايد. ادعاي نگارنده در اين بررسي نظري، اين است كه دو نظام حقيقت، به مثابه دو پارادايم، هركدام، منطق خاصّي را در صورت بندي علمي خود، در دستور كار قرار داده و به عنوان يك انديشۀ محوري، مداوماً به آن رجوع كرده اند، اين انديشه محوري به باور نگارنده در نظام حقيقت پيشامدرن (تمدّن اسلامي) طبايع گرايي است كه عقبۀ فكري آن در آراء ارسطو است و در نظام حقيقت علوم اجتماعي مدرن، منطق امر اجتماعي است كه ريشه در انقلاب كپرنيكي كانت و ديگر فلاسفه عصر روشنگري دارد. نگارنده معتقد است با شناخت چنين انديشههاي محوري بهتر ميتوان در خصوص اعتبار داعيههاي علمي دانشمندان پيشامدرن و كساني كه قائل به تسرّي آراي آنان به عصر مدرن هستند به ارزيابي و داوري نشست.