شماره ركورد كنفرانس :
3856
عنوان مقاله :
زبان شكست و شكست زبان در شعر أخوان ثالث
پديدآورندگان :
يعقوبي محمد استاديار زبان وادبيات عرب، دانشگاه فرهنگيان اروميه , زارع رسول فرهيخته دكتراي زبان وادبيات عرب دانشگاه خوارزمي , حسيني عليرضا استاديار زبان وادبيات عربي دانشگاه كوثر بجنورد
كليدواژه :
أخوان ثالث , زبان شكست , شكست زبان
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي بازشناسي مشاهير و مفاخر خراسان در ادب فارسي
چكيده فارسي :
تجربهي شعري اخوان از آغاز تا پايانش اختلاطي از گفتمان پايايي و شكست هر دو بود. گفتمان پايايي و ماندگاري اخوان
عبارت است از تلاش براي ابقاي شخصيت روح ملي ايراني و تكاپو براي اينكه روح ملي ايراني و ايراني بودن از آن
وضعيت نابساماني كه در زمان وي در آن قرار داشت به سمت وضعيتي آنوميك تر و نابسامان تر پيش نرود و به شكستي
ويران گر دچار نشود و ذات و بنيادهاي ايراني بودگي به يك باره فرو نريزد. تجربهي شعري و نوشتار براي اخوان كه ترس
از فرو ريزش روح ملي ايراني را در آن دوره داشت به مثابهي مقاومت بود. اين جا مقاومت نه در معني شعاري- تبليغي آن
بلكه به مفهوم مانعي براي شكست و نابودي تمام است؛ اما وقتي شكست را با تن و پوستش لمس ميكند، با زبانش در
مورد شكست نمينويسد، انگار كه زبان نيز خود شكست خورده است؛ بلكه با چهره اي متفاوت اين بار با حسي نيرومند از
نوميدي و پوچي به تأمل مينشيند و نوميدي در زبانش راوي شكست ميشود. هدف اين نوشتار خوانش شكست در شعر
اخوان است. ضرورت انجام اين پژوهش دگرگونه نگاه كردن به زبان شعري اخوان و از منظري ديگر خواندن اشعار وي
است. شيوهي تحقيق بررسي اشعاري از اخوان در دو دورهي قبل و بعد شكست در دههي چهل ميباشد كه مستقيما زبان
شعري وي را تحت تأثير قرار داده است و اين تبيين به وسيلهي تئوريهاي شكست صورت پذيرفته است. خروجي تحقيق
اين است كه زبان شعري در شعر اخوان در مراحلي زبان شكست است كه در سطح فرم و محتوا ما اين شكست را ملاحظه
ميكنيم و در مراحلي شكست زبان است كه به صورتهاي عدم توانش و حضور در امر فاجعه، آن چنانكه فاجعه با درد و
رنج وجودي همراه هست و ماندن در تأمل و انديشيدن در نيستي و انزوا نمايانگر ميشود.