شماره ركورد كنفرانس :
3857
عنوان مقاله :
بررسي فرآيند انضمام ازديدگاه صرفي
پديدآورندگان :
اركان فائزه faarkan@yahoo.com استاديار زبان شناسي، دانشگاه حضرت معصومه (س)، قم، ايران , اميرجاني شهين amirjanitwo@gmail.com دانشجو دكتري زبان شناسي، دانشگاه آزاد اسلامي، قم، ايران
كليدواژه :
ساخت واژه , فعل مركب , انضمام , رويكرد صرفي , زايايي.
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي كاربرد پژوهش هاي نوين در علوم انساني
چكيده فارسي :
گويشوران از ديرباز به ساختواژههاي جديد به شيوهي تركيب علاقهمند بودند. فعل مركب حاصل پيوند جزء غير فعلي و فعلي است. جزء غير فعلي ميتواند اسم يا صفت باشد و جزء فعلي يكي از فعلهاي سبك همچون «زدن» «كردن»، «گرفتن»، «شدن» و «دادن» و يا يك فعل واژگاني همانند خواندن و گرفتن است. در اين مقاله به بحث پيرامون انضمام اسم پرداختهشده است. انضمام فرآيندي است كه در روساخت آنيك ستاك فعل و يك ستاك اسم، سازهي واحدي را تشكيل ميدهند بهطوريكه ستاك اسم جزء موضوعهاي فعل است و موجب تغيير ظرفيت فعل ميشود. هدف اين نوشتار، تحليل انضمام در زبان فارسي بر اساس رويكردهاي صرفي زبان فارسي با توجه به دادههاي اين زبان است. انضمام ميتواند نوعي ساختواژگاني باشد كه داراي نحو درون واژه است و يا نتيجهي حركت اسم به سمت فعل و سپس تركيب اين دو با هم با توجه به رعايت اصل مقوله تهي (ECP) است. اسم منضم به فعل معمولآ غير ارجاعي و يا اسم جنس است و همچنين معناي حاصل از تركيب نيز شفاف يا قابل پيشبيني است درحاليكه همهي فعلهاي مركب چنين ويژگيهايي ندارند. به همين سبب، چون انضمام پيوند دو عنصر اسم و فعل بوده و حاصل آن يك فعل مركب با معني شفاف است و برونداد آن مي تواند در ساختن واژه هاي ديگر به كار رود، لذا با حوزه صرف روبه روييم.