شماره ركورد كنفرانس :
3861
عنوان مقاله :
تحليلي بر تحول و نوآوري ذهنيت غنايي و عاطفي غزل معاصر
پديدآورندگان :
محمودي علي محمد Ali.m.mahmoodi64@gmail.com دكتري زبان و ادبيات فارسي , رستاد الهام عضو هيئت علمي مركز آموزش عالي اقليد
كليدواژه :
غزل معاصر , ادب غنايي , ذهنيت غنايي , عاطفه فردي و اجتماعي.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ادبيات فارسي معاصر
چكيده فارسي :
ميان نوع ادبيِ غنايي و قالب شعري ِ غزل فارسي تناسبات محكم و ديرينه اي است؛ به گونه اي كه بهترين جايگاه بازنمود مضامين غنايي را «غزل» دانسته اند. غزل با گذشت روزگاران بسيار همچنان باقي است و گرد كهنگي بر خود نگرفته است. در دوران معاصر غزل يكي از قالب هاي شعري مورد توجه شاعران و مخاطبان بوده است؛ حتي با وجود رواج يافتن و اوج گرفتن شعر آزادِ نيمايي و موجِ و شعر سپيد و غيره، اين قالب به دليل نوآوري و تحول در صورت و معنا از ارج و ارز نيفتاده است. عشق و عاشقانه ها در غزل معاصر نيز نسبت به غزل كلاسيك دچار تغيير و تحول در نوع نگاه و پردازش مفاهيم و بن مايه هاي آن گرديده است. آنچه در بخش عاطفه و احساس غزل غنايي معاصر برجستگي و بسامد يافته، بيان حالات روحي و عاطفي شخص شاعر است؛ حالات و روحياتي كه هم عينيتي خاص يافته و هم حس صادقانه شاعر را برملا مي كند. غزل معاصر به ويژه غزل هاي توللي، ابتهاج، منزوي، نيستاني، بهمني، امين پور در اين پژوهش مطالعه شده اند. در بخش مضمون، تغزل، عشق زميني و اندكي آسماني، بيان دردها و رنج هاي فردي و اجتماعي، نويد و اميد، بنماية اندوه و رنج و مرگ انديشي، مضامين ميهني و متعهدانه، ستايش همسر و... بسيار پررنگ است. عمده ترين تحول غزل زمانة ما، حركت از سابژه (امور ذهني و خيالي و موضوعي) به آبژه ( عينيت گرايي و امر اينجايي)است.