شماره ركورد كنفرانس :
3861
عنوان مقاله :
مرگ انديشي در اشعار بيژن جلالي
پديدآورندگان :
نوفلي فاطمه negarnoofeli@yahoo.com دانشجوي دكتري دانشگاه شيراز , رستمي راضيه دانشجوي دكتري دانشگاه شيراز
كليدواژه :
بيژن جلالي , مرگ انديشي , مرگ ستايي , مرگ انديشي گريزي.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ادبيات فارسي معاصر
چكيده فارسي :
انديشيدن دربارهي مرگ، موضوعي است كه عمر آن به اندازهي تاريخ زندگي بشر است؛ تقريباً هيچ انساني را نميتوان يافت كه در طول زندگي، ساعتها به مرگ نينديشيده باشد و شايد بتوان گفت كمتر كسي به اندازهي شاعران و فيلسوفان، مجال آن را داشته باشند كه ديدگاه و احساس خود را در پيوند با مرگ بيان كنند و گفتههايشان را در لابهلاي تاريخ به يادگار بگذارند. شاعر، امّا در اين ميان، به دليل نگاه هنري، جايگاه ويژهاي دارد؛ به همين دليل در اين جستار انديشه و احساس شاعر معاصر ايراني، بيژن جلالي درباره ي مرگ ارزيابي شد؛ به اين منظور با جستجو در دفاتر شعري اين شاعر، همه ي شعرهايي كه مضمون مرگ در آن ها يافت مي شد، واكاوي شد و يافته هاي پژوهش نشان داد كه شاعر در اشعاري مرگ را نيستي و نابودي محض مي انگارد و به جاودانه شدن اعتقادي ندارد و در اشعار ديگر مرگ خواه مي شود و اعتقاد به جاودانگي و رهسپار شدن به سوي ابديت دارد. ممكن است شاعر دراين كه بعد از مرگ جاودانه مي شود يا نه، دچار شك و ترديد است و همين امرباعث بروز انديشه هاي متعارضي دراشعارش شده است. البته بايد خاطر نشان كرد كه ترس از مرگ و عدم جاودانگي در اشعار جلالي جلوه ونمود بيشتري دارند.