بررسي و تحليل مفاهيم برگزيده اخلاقي مشترك بين باب «شير و گاو» كليله و دمنه و گلستان سعدي بر اساس ترامتنيت ژرار ژنت

با مطالعه آثار ادبي مختلف اين نكته دريافت مي‎شود كه همواره اين آثار را مي‎توان از وجوه مختلف نگريست و به تحليل و بررسي آن‎ها پرداخت. يكي از مهم‎ترين وجوه آثار ادبي، پندآميزي و اخلاق است كه همواره و در طي قرن‎ها بازتاب آن‎ها را مي‎توان در زبان نويسندگان متعدد و به گونه‌هاي مختلف جست‎وجو كرد. اين نكته نشان مي‎دهد كه نويسندگان همواره براي ارتقاي سطح فرهنگ اجتماع روزگار خويش كوشيده‎اند و مفاهيمي را كه نسل‎ها در مسير نقل و انتقال در حركت بوده‎اند، در آثار خويش منعكس كرده‎اند. بنابراين آثار ادبي در طول زمان به شيوه‎هاي گوناگون جلوه‎گاه اصلي اين نقل و انتقال به شمار مي‌رفته‎اند به همين دليل بدون ترديد در ميان مباحث و حكايات آثار ادبي زبان فارسي مناسبات روشني وجود دارد. در ميان آثار ادبي پندآميز، گلستان سعدي و كليله و دمنه از نظرگاه محتوا شباهت‎هاي زيادي دارند و جملات و حكايات پندآميز دو اثر تا حد زيادي يك مفهوم مشترك را منتقل مي‎كنند. بنابراين در اين پژوهش براي دست‎يابي به مناسباتي از اين دست به عرصه مباحث بينامتني وارد شده و از نظريه ژرار ژنت استفاده مي‎شود. در مقاله حاضر كوشش شده است تا شباهت‎هاي محتوايي مفاهيم پندآموز و تفاوت‎هاي سبكي دو اثر بر اساس ترامتنيت ژنت مورد برسي و تحليل قرار گيرد.