شماره ركورد كنفرانس :
3880
عنوان مقاله :
ضرورت اتخاذ رويكرد پراگماتيستي نسبت به موضوع بازآفريني شهري در عرصه آموزش آكادميك
پديدآورندگان :
هادي جابري مقدم مرتضي hjaberi@ut.ac.ir استاديار دانشكدة شهرسازي، پرديس هنرهاي زيبا، دانشگاه تهران، , ميرزاده سيد حسين hossein_mirzade@alumni.ut.ac.ir كارشناس ارشد شهرسازي، كارشناس معاونت شهرسازي و معماري، وزارت راه و شهرسازي؛
كليدواژه :
پراگماتيسم , بافت هدف , شهرسازي , آموزش , حرفه , نظر.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي سكونتگاه هاي فقيرنشين شهري، به سوي بهسازي و بازآفريني پايدار
چكيده فارسي :
پراگماتيسم در شهرسازي به دنبال ارتباط متقابل بين عرصة نظر و عرصة عمل و يا به عبارتي ديگر، دانشگاه و حرفه است. در اين رويكرد، اصالت آموزش آكادميك بر نيازهاي عرصة عمل و آموزه هاي منتج از تجارب حرفه اي شهرسازي پايه گذاري شده است. بدين ترتيب، نظريه ها و آموزه هاي آكادميك مي توانند بخش اعظم نيازهاي عرصة حرفة شهرسازي را پوشش داده و راهكار هاي مناسبي براي فارغ-التحصيلان دانشگاه ها جهت فعاليت در عرصة عمل ارائه دهند. در حال حاضر، بازآفريني بافت هاي هدف شهري جزء دغدغه هاي مهم برنامه يزان و مديران شهري كشور است. زيرا كلية عرصه هاي تاريخي شهرها، بافت هاي مياني و سكونتگاه هاي حاشيه نشين كه بخش قابل توجهي از عرصه هاي شهري را به خود اختصاص مي دهند، جزء مصاديق بافت هاي هدف شهري محسوب مي شوند. از سويي ديگر، ويژگي-هاي خاص اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي گروه هاي ساكن در اين مناطق و نيز شرايط پيچيدة حقوقي- قانوني، زيست محيطي سبب شده فرآيند برنامه ريزي و مديريت هر يك از اين بافت هاي ناكارآمد شهري منحصر به فرد بوده و نسخة واحدي براي رفع مسائل و مشكلات آنها وجود نداشته باشد. با توجه به دلايل مذكور، ضرورت اتخاذ رويكرد پراگماتيستي در رابطه با موضوع بازآفريني بافت هاي هدف شهري در عرصة آكادميك دوچندان احساس مي شود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گويي به اين پرسش است كه برنامة آموزشي فعلي دانشگاه ها در رشتة شهرسازي بايد بتواند توانايي ها و دانايي هاي موردنياز شهرسازان را براي ورود به عرصة عمل بازآفريني شهري تأمين نمايد. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان مي دهد اتخاذ رويكرد پراگماتيستي خواهد توانست كارآمدي آموزش در دانشگاه ها را در اين رابطه به نحو قابل توجهي ارتقاء بخشيده و زمينه هاي لازم جهت پر كردن خلأ ميان دانشگاه و حرفه و به عبارت ديگر، عرصة عمل و نظر را در شهرسازي معاصر كشور در اين زمينه فراهم نمايد. اين مقاله با بهره گيري از نتايج پژوهش هاي انجام شده در داخل كشور و با معرفي رويكردي مبتني بر نحلة فكري پراگماتيسم در جريان شهرسازي معاصر آمريكا به ارائة پيشنهاد مشخص در اين باره خواهد پرداخت.