نگاهي بر تجارب جهاني بازآفريني شهري فرهنگ- مبنا با تأكيد بر مفهوم محلهً فرهنگي

شكل گيري اغلب شهرها به دور يك هسته تاريخي بوده است و اين مراكز، هنوز هم در بسياري از شهرها، قلب اقتصادي شهر و محل معيشت و سكونت شهروندان است. بنابراين اولين و ضروري ترين اقدام در مواجه با موضوع مركز تاريخي شهر، درك اهميت و ضرورت احياء آن و اتخاذ رويكردي مؤثر براي هدايت تحولات آتي آن بر همين اساس است. كشورهاي توسعه يافته، سياست هاي «بازآفريني شهري» را براي مقابله با زوال بافت دروني شهرهاي خود در پيش گرفته اند و از سياست هاي تشويقي و قوانين و مقررات جهت احياء، ارتقاء و حفاظت از بافت هاي فرسوده و ناكارآمد شهرها بهره برده اند. در اين نوشتار به تعدادي از تجارب و پروژه هاي «بازآفريني شهري فرهنگ- مبنا» و نمونه هايي از كاربست رويكرد «محله هاي فرهنگي» كه در شهرهاي اروپايي، امريكايي و آسيايي پياده سازي شده است، پرداخته مي شود. هدف اين مقاله مروري بر تجارب و نمونه هاي موفق پروژه هاي بازآفريني شهري است، و از آن جهت كه به استخراج و استباط اصول و معيارهاي بازآفريني براي مركز تاريخي شهر مي انجامد، مفيد و مثمر ثمر مي باشد و در نهايت امكان انطباق پذيري اين اصول و معيارها با شرايط شهري مراكز شهرهاي ايراني را ممكن مي سازد.