شماره ركورد كنفرانس :
3882
عنوان مقاله :
تأثير يك دوره تمرين در آب بر درد و دامنه حركتي شست پا در افراد مبتلابه التهاب غلاف كفپايي
پديدآورندگان :
عابديان سيده فهيمه fahimehabedian2@gmail.com دانشگاه فردوسي مشهد , خوشرفتار يزدي ناهيد دانشگاه فردوسي مشهد , معظمي مهتاب دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
التهاب غلاف كفپايي , تمريندرآب , درد , دامنه حركتي , خارپاشنه
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش بين المللي تربيت بدني و علوم ورزشي
چكيده فارسي :
مقدمه
عارضه التهابغلاف كفپايي، از شايعترين اختلالات ارتوپديكي درمحل برجستگي داخلي استخوان پاشنه است.تاكنون روشهاي درماني مختلفي براي آن ذكرشدهاست بااينوجودتأثيرتمريندرآببراينعارضه مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف از انجام اين پژوهش، بررسي اثرهشتهفته تمرينبر درد و دامنه حركتي شست پا درمبتلايان به اين عارضه ميباشد.
روششناسي
نمونه آماري نيز شامل تعداد 45 زن مبتلابه اين عارضه ميباشدكه بعداز فراخوان عمومي، براي شركت در اين پژوهش اعلام آمادگي كردهاند.شركتكنندگاندر دوگروه تجربي(30 n=)و كنترل(15 n=) قرار گرفتند كه طي مراحل تحقيق، تعداد افراد درگروه كنترل به هشت نفر ريزش داشت.فاكتورهاي موردسنجش شامل درد صبحگاهي و دامنه فلكشن و اكستنشنشست پا ميباشد كه براي سنجش دامنه، از گونيامتر و براي سنجش درد، از مقياس VASاستفاده شد. تمرينات سه جلسه در هفتهو ميانگين هر جلسه 53 دقيقه بود.درپايان براي مقايسه متغيرها، آزمونهاي T مستقل و T همبسته استفاده شد(05/0 P).
يافتهها
درگروه تجربي بعد از هشت هفته تمرين دردو دامنه فلكشن و اكستنشن شست پا بهبود معناداري نشان داد(05/0 P). اين تفاوت درمقايسه با گروه كنترل هم معنادار بود(05/0 P).
بحث و نتيجهگيري
براساس يافتههاي مطالعه حاضر، درد بيماران دراثر هشت هفته تمرين در آب بهطور معناداري نسبت به گروه كنترل كاهش داشت(001/0=p). اين نتيجه با تحقيق پورتر و همكاران(2002) و ديجيووني و همكاران(2006) همخواني داشت اما با تحقيق رادفورد و همكاران(2007) ناهمخواني نشان داد(1, 2). درتوضيح علت همخوانيها ميتوان گفت كه درد اثري بازتابي روي عضله دارد و درصورت بروز درد، پاسخ عضله، توقف فعاليت و كاهش نيروي انقباضي خواهد بود. آبدرماني با افزايش خونرساني به عضلات وافزايش گردش خون سطحي، موجب دورشدن محركهاي درد شده و به كمك خاصيت شناوري نيز، اسپاسم و نيروهاي فشارنده بر مفاصل و عضلات دردناك را كاسته واجازه انعطاف وحركت آزادانهتر به مفصل ميدهد. ناهمخواني تحقيق حاضر درزمينه درد با تحقيق رادفورد و همكاران(2007) احتمالاً بعلت كوتاه بودن دوره تمريني و غيرپيشرونده بودن تمرينات بوده است. حالآنكه تحقيق حاضر به مدت هشت هفته و به كمك تركيبي از تمرينات اختصاصي غلاف كفپايي، عضلات خلف ساق پاو عضلات ريز داخلي پا درمحيط آب، سعي دربهبود اين عارضه داشته ودر اجراي تمرينات به رعايت اصل اضافهبار نيز پرداخته است.
اگرچه نتايج تحقيق حاضر نشانگر افزايش دامنه اكستنشن شست پا بود، اما آلن و همكاران(2003) گزارش كردند كه قابليت اكستنشن اولين مفصل متاتارسوفالنژيال با بروز عارضه التهاب غلاف كفپايي مرتبط نميباشد(3). شايد بتوان علت اين عدم همخواني، تفاوت درشيوه اندازهگيري دامنه و تراز كردن بازوي ثابت گونيامترباشد. حالآنكه هنگام راه رفتن و قبل از بروز مرحله Toe off، شست پا بهطور طبيعي بايد به اكستنشن رفته و مكانيزمي منسوب به«چرخ چاه»را كامل كند. بنابراين هرگونه اختلال ويا محدوديت درروند اين مكانيزم، غلاف كفپايي را مورد تنش غيرطبيعي قرار داده و آسيبزا ميباشد. پس ممكن است دامنه اكستنشن شست پا نهفقط با بروز اين عارضه مرتبط باشد بلكه محدوديت آن، احتمال ظهور علائم را افزايش دهد.