چكيده فارسي :
مقدمه: طبق تعريف ادوارد ، خستگي (واماندگي) عبارت از عدم توانايي حفظ نيرو يا توان مورد نياز است. اگر چه اين تعريف مباني بيوشيميايي و فيزيولوژيك خستگي را به خوبي توضيح نمي دهد اما شامل تئوري هاي محيطي و مركزي اين پديده پيچيده و چند فاكتوري مي شود (1). در خصوص عوامل تعيين كننده خستگي، در پژوهشي برتوزي و همكاران نشان دادند از بين عوامل بيوانرژتيك و عصبي - عضلاني موثر در زمان رسيدن به خستگي، ميزان انرژي توليدي تا 84% قادر به پيش بيني زمان رسيدن به خستگي است و ميزان پيشگويي VO2max فقط 10% بود (2).
روش شناسي: به منظور مطالعه آستانه واماندگي دوندگان استقامت، بازيكنان فوتبال و كشتي گيران 30 ورزشكار نخبه رشته هاي مزبور (از هر رشته 10 نفر با ميانگين سن: 3.39±24.04 سال و شاخص توده بدني 4.94±22.84) با سابقه حضور در ليگ دسته اول كشتي، ليگ برتر فوتبال و سوپر ليگ دو و ميداني كشور، آزمون ورزشي از نوع فزاينده را بر روي نوار گردان مدل تكنوجيم انجام دادند. فاكتورهاي قلبي و تنفسي با استفاده از دستگاه گاز آنالايزور مدل K4 ثبت و با استفاده از نرمافزار رياضي Mathematica و نسبت-هاي تنفسي VE/VO2 و VE/VCO2 آستانه هاي هوازي و بي هوازي تعيين گرديد.
يافته ها: زمان رسيدن به واماندگي كشتي گيران 16 دقيقه و 46، بازيكنان فوتبال 16 دقيقه و 45 و دوندگان استقامت 18 دقيقه و 3 ثانيه بود. آزمون آماري آناليز واريانس يك سويه تفاوت معني دار بين سه گروه را در زمان رسيدن به واماندگي نشان داد (α≤0.05). هم چنين نتايج آزمون آماري LSD نشان داد كه زمان رسيدن به آستانه واماندگي گروه دونده استقامت از دو گروه ديگر به صورت معني داري بيشتر است ولي بين دو گروه كشتي گير و فوتباليست تفاوت معني دار وجود ندارد.
بحث و نتيجه گيري: در تبيين دلايل تفاوت آستانه واماندگي ورزشكاران نخبه پژوهش حاضر نتايج حاكي از بالاتر بودن درصد تامين انرژي از مسير هوازي غالب دو گروه فوتباليست و دونده استقامت در مقايسه با گروه كشتي گير بود. %50 زمان كل آزمون در اين دو گروه مربوط به مرحله هوازي غالب است و اين ميزان در گروه كشتي گير حدود %40 مي باشد. در پژوهش برتوزي و همكاران گزارش شده است كه حداقل %86 ميزان انرژي از مسير هوازي و تنها %14 اين ميزان از مسير بي هوازي تامين شده است. اگر در پژوهش حاضر درصد زماني مرحله دوم (دوره انتقال: فاصله زماني بين آستانه هوازي و بي هوازي) را به مرحله اول (هوازي غالب) بيفزاييم به طور كلي 86 درصد انرژي از مسير هوازي تامين و مابقي از مسير بي هوازي غالب تامين مي شود. زمان بروز آستانه بيش جبراني تنفسي كشتي گيران 84.37 درصد، فوتباليست ها 88.40 درصد و دوندگان استقامت 84.47 درصد از كل زمان سپري شده بود. نتايج تحقيق مي تواند در ارزيابي فيزيولوژيك ورزشكاران ملي و در طراحي برنامه تمريني آن ها مورد استفاده قرار گيرد.
References
Maclaren, Don PM, GIBSON, HENRY, Parry-Billings, MARK, amp; EDWARDS, RICHARD HT. (1989). A review of metabolic and physiological factors in fatigue. Exercise and sport sciences reviews, 17(1), 29-66.
Bertuzzi, Rômulo, Nascimento, Eduardo MF, Urso, Rodrigo P, Damasceno, Mayara, amp; Lima-Silva, Adriano E. (2013). Energy system contributions during incremental exercise test. Journal of sports science amp; medicine, 12(3), 454.