شماره ركورد كنفرانس :
3882
عنوان مقاله :
نقش عوامل جامعه شناختي بر گرايش بانوان به ورزشهاي بيلياردي
پديدآورندگان :
اسدالهي مريم maryamasadolahi@gmail.com كارشناس ارشد جامعه شناسي ورزشي دانشكده جامعه شناسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات؛ تهران؛ , خبيري كاوه هيأت علمي جامعه شناسي ورزشي دانشكده جامعه شناسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات؛ تهران
كليدواژه :
جامعه شناسي ورزشي , عوامل فرهنگي , عوامل اقتصادي , عوامل اجتماعي , بيليارد
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش بين المللي تربيت بدني و علوم ورزشي
چكيده فارسي :
مقدمه: حضور در رشته بيلياردثمره علاقه و تلاش خودورزشكار بوده است و هيچگونه تلاشي براي آشنايي فرهنگي و اجتماعي بانوان در اين رشته انجام نگرديده است.فدراسيون بولينگ-بيليارد ايران نيز سعي براين دارد تا هم جهت باحركت گسترده جهاني بتواند اين ورزش را به درستي بهعلاقهمندان آن درسراسر كشور بشناسد.
روش شناسي: تحقيق حاضر از نوع تحقيقات پيمايشي، از نظر هدف كاربردي، از نظر زماني حالنگر و از نظر چگونگي اجرا، ميداني ميباشد. تعداد107نفر ازبانواني كه درسطح كشور در رشته بيلياردفعال بودند انتخاب گرديد. ابزار تحقيق حاضر پرسشنامه اطلاعات فردي و پرسشنامه محقق ساخته بودكه براي ورزشكاران رشته بيليارد تنظيم شده بود.
نتايج: نقش سرمايههاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ورزش محور با گرايش بانوان به رشتههاي بيلياردي معنيدار است و همچنين متغيرهاي ميل به قهرماني، تصور شخص از بدن و طبقه اقتصادي اولويتهاي بانوان بيلياردي از سرمايههاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ورزش محور نسبت به گرايش به ورزشهاي بيلياردي ميباشد. در آخر يافتهها نشانداد كه سرمايه فرهنگي ورزش محور اولين نقش رادر گرايش بانوان به بيليارد ايفا ميكند و سرمايههاي اجتماعي و اقتصادي ورزش محور به ترتيب نقشهاي دوم و سوم را به خود اختصاص دادهاند.
بحث و نتيجهگيري: بانوان بيلياردي عامل سرمايه فرهنگي ورزش محور را از لحاظ تاثيرگذاري در رتبه اول، عامل سرمايه اجتماعي ورزش محور را در رتبه دوم و عامل سرمايه اقتصادي ورزش محور را در رتبه سوم قرار دارند. بدين ترتيب ميتوان نتيجه گرفت بانوان بيلياردي عوامل فرهنگي را مهمترين عامل بهگرايش بانوان به رشته ورزشي بيليارد ميدانند. با اينكه رشته بيليارد، از رشتههاي پرهزينه ورزشي محسوب ميشود، عوامل اقتصادي در رابطه باگرايش بانوان به رشته بيليارد را كمرنگتر از باقي عاملها ميدانند كه اين مسئله گوياي اين مطلب است كه بانوان چنانچه عوامل فرهنگي مساعدي داشته باشند، گرايش بيشتري به اين رشته ورزشي خواهند داشت. يافتههاي پيربورديو(1998) و سندرسون و همكاران(2002) با نتايج اين تحقيق همخوان هستند.