شماره ركورد كنفرانس :
3882
عنوان مقاله :
رابطۀ سبكهاي تفكر با هوش معنوي و سازگاري اجتماعي دانشجويان تربيتبدني
پديدآورندگان :
نعمت زاده مهسا كارشناس ارشد دانشگاه آزاد تهران مركزي , اطمينان مرتضي دانشجوي دكتراي مديريت ورزشي تهران جنوب , شهرياري بهمن دانشجوي دكتري مديريت ورزشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات , ابراهيم پور يعقوبٍ ebrahimpour.66@gmail.com دانشجوي دكتري مديريت ورزشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات؛
كليدواژه :
سبك هاي تفكر , هوش معنوي , سازگاري اجتماعي
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش بين المللي تربيت بدني و علوم ورزشي
چكيده فارسي :
مقدمه: يكي از مهمترين مسائلي كه در ارتباط با دانشجويان نياز به توجه و بررسي دارد، ويژگيهاي روانشناختي آنها است. در ميان ويژگيهاي رواني مختلف نيز، هوش معنوي و سازگاري اجتماعي به دليل ارتباط مستقيمي كه با سلامت روان و موفقيت تحصيلي دارند، ميتوانند مقدمات نيل به اهداف آموزشي را فراهم آورند و همچنين سبك تفكر از جمله عواملي است كه بر اين سازههاي رواني اثرگذار است. تحقيقات مختلف نيز در اين زمينه نشان دادهاند هوش معنوي لازمۀ سازگاري بهتر با محيط و اجتماع است كه باعث ميشود فرد در برابر رويدادها و حوادث زندگي بينش عميق بيابد و از سختيهاي زندگي نهراسد و با صبر و تعمق با آنها مقابله نمايد و راه حلهاي منطقي براي آنها بيابد همچنين سبك تفكر افراد به عنوان يكي از عوامل روانشناختي محسوب ميشود كه به نظر مي رسد به عنوان يكي از عوامل پيشبيني كنندۀ سازههاي رواني ذكرشده باشد. لذا پژوهش حاضر قصد دارد تا در نهايت به اين سؤال كلي پاسخ دهد كه بين سبكهاي تفكر با هوش معنوي و سازگاري اجتماعي دانشجويان تربيتبدني دانشگاه هاي آزاد اسلامي منطقه 8 چه رابطهاي وجود دارد؟
روشها: شركتكنندههاي تحقيق 510 نفر از دانشجويان دختر و پسر تربيتبدني دانشگاه هاي آزاد اسلامي منطقه 8 بودند كه بوسيله نمونهگيري تصادفي انتخاب شدند. ابزار اندازهگيري تحقيق شامل پرسشنامه ويژگيهاي فردي، پرسشنامه هاي استاندارد سبكهاي تفكر استرنبرگ و واگنر (1992)، مقياس هوش معنوي جامع (ISIS)، آزمون شخصيتي كاليفرنيا (براي ارزيابي سازگاري اجتماعي)، بود. و همچنين ميزان پايايي دروني سئوالات توسط آزمون آلفاي كرونباخ مورد تاييد مجدد قرارگرفت. براي تجزيه و تحليل دادهها از رگرسيون چند متغيري گام به گام در سطح معنيداري 05/0 α استفاده شد.
يافتهها: نتايج نشان داد، بين سبك تفكر سلسله مراتبي و سازگاري اجتماعي رابطه معنيدار منفي و بين سبك تفكر بيروني و سازگاري اجتماعي رابطه معنيدار مثبت وجود دارد. بين سبكهاي تفكر اجرايي، قضايي، سلسله مراتبي و هرج و مرجطلبي و هوش معنوي رابطه معنادار مثبت وجود داشت و بين سبك تفكر كلي با هوش معنوي رابطه معنادار منفي وجود داشت. از بين سبكهاي تفكر، سبك تفكر بيروني بيشترين سهم را در پيشبيني سازگاري اجتماعي و سبك تفكر اجرايي بيشترين سهم را در پيشبيني هوش معنوي دانشجويان داشت.
نتيجهگيري: با توجه به اينكه سبك تفكر بيروني و اجرايي بيشترين سهم را در پيش بيني سازگاري اجتماعي و هوش معنوي داشتند، بنابراين بايد از طريق برنامهريزيهاي صحيح در دانشگاه و فراهم كردن شرايط آموزشي به گونهاي دانشجويان را در كسب اين نوع سبك تفكر ياري كند، مقدمات افزايش هوش معنوي و سازگاري اجتماعي و متعاقب آن پيشرفت تحصيلي و سلامت روان را فراهم كنيم.