شماره ركورد كنفرانس :
3882
عنوان مقاله :
بررسي مسيرهاي طولي فرايندهاي خود- ادراكي جسماني و عزت نفس در بيماران افسرده در كشوردانمارك
پديدآورندگان :
Mohammadi-nezhad Mahdi mmnezhad@um.ac.ir Assistant Professor, Fardowsi university of Mashhad;
كليدواژه :
مسيرطولي , خود- ادراكي جسماني , عزت نفس , بيماره افسرده
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش بين المللي تربيت بدني و علوم ورزشي
چكيده فارسي :
اين گزارش بخشي از پژوهش كارآزمايي باليني(RCT) با نام amp;quot;ديمو amp;quot;(DEMO) در بيمارستان دانشگاه كپنهاك، دانمارك اجرا گرديد. هدف اصلي پژوهش بررسي اثرات انواع تمرينات هوازي، بي هوازي و آرميدگي بر خود-ادراكي جسماني و عزت نفس بيماران افسرده دانماركي بود. با تركيب كردن مدلهاي سلسله اي و چند بُعدي فاكس و كوربين(1989) و مدل خود-ادراكي جسماني به افسردگي(ون دي وليت و همكاران، 1989) تحليل مسير مقطعي و طولي اجرا شد. اهداف آن عبارت بودند از بررسي 1) ارتباطات پنج حوزه فرعي پي اس پي پي با عزت نفس كلي، افسردگي و اضطراب بطور طولي در طول سه موج زماني، 2) اثرات تمرين بر روي تغييرات خود-ادراكي جسماني در نمونه هاي افسرده در طول زمان، 3) مشاركت عزت نفس و خود-ارزشي جسماني به عنوان ميانجي هاي بين روابط خود-ادراكي جسماني و انفعالات منفي در ميان بيماران افسرده در يك دوره زماني 12 ماهه، و 4) روابط علّي احتمالي بين تمرينات و تغييرات در خود-ادراكي ها، عزت نفس و افسردگي.
براساس نتايج بيشتر مقياس هاي اعمال شده همساني داخلي و پايائي مقادير قابل قبول تا عالي را نشان دادند ( 92/0 تا 78/0= α، در هر سه دوره زماني). همبستگي ها بين ميزان آمادگي (حجم بيشينه اكسيژن مصرفي) و مقياس هاي فرعي پي اس پي پي در تمامي دوره هاي زماني معني دار بودند. همبستگي مشابه اما معكوسي براي آمادگي و افسردگي يافت شد. تأثير مقياس هاي پي اس پي پي بر روي آزمون هاي افسردگي بِك و اضطراب هاميلتون بطور طولي توسط عزت نفس و خود-ارزشي جسماني در طول سه دوره زماني ميانجي گري مي شد. همچنين نتايج بر ارتباط قوي و معكوسي بين سطح خود-ادراكي جسماني، عزت نفس و ميزان نشانگان اختلال خُلقي را تاكيد مي كرد. با اجراي همبستگي هاي بخشي، تاثير عزت نفس و خود-ارزشي جسماني هم در ارزيابي خط شروع (پيش آزمون) و هم در ارزيابي پي گيري ضعيف شد. رابطه بين جذابيت بدني و افسردگي در پيش و پس آزمون ضعيف نشد. تمرينات نشان داد كه در يك پيوستار عمودي از سطح اختصاصي به سطح كلي از طريق عزت نفس و عناصر جسماني ادراك شده اش بر خلق تاثير دارد، آن طور كه مسير هاي مفروض شده در مدلهاي سه تا شش (زمان هاي 2 و 3) معني دار بودند. اين تاثير از طريق مسيرهاي طولي در مدل شماره 7 كه بواسطه آن amp;quot;فرضيه توسعه مهارت amp;quot; اثبات شد، نيز آشكار بود. همچنين فرضيه amp;quot;خود-افزايي amp;quot; از طريق مدل شماره 8 بر روي بيماران افسرده تأييد شد. بعلاوه، بيشتر ارتباطات مفروض مستقيم و غير مستقيم بين افسردگي، عزت نفس، خود-ادراكي هاي جسماني و رفتار تمريني معني دار يافت شد، بويژه اثرات نزولي از زمان 2( پسا مداخله) تا زمان 3 نيرومند تر بود. تمامي روابط فرض شده در داده هاي طولي به اثبات رسيد و نتايج برازش مدل كلي در تحليل مسيري حمايت قوي تجربي را براي هردو مدلهاي پيشنهادي نظري (فرضيه هاي توسعه مهارت و خود-افزائي)فراهم نمود.
با نمايش روابط قوي مستقيم با قدر مطلق بالاي ضرائب در تحليل هاي مسيري همراه با پايه نظري، و به دليل ماهيت طولي تحقيق و به سبب آنكه اين پژوهش ميانجي ها را در مراحل زماني چندگانه ( يعني مراحل كوتاه و بلند مدت زماني) آزمايش نمود، رابطه علّي و ميانجي گرانه تأييدشد و لذا مي توان استنباط علّي نمود. اين يافته ها نظريه ها و مدلهاي ايجاد شده پيشين مرتبط با عزت نفس كلي درجمعيت باليني را گسترش مي دهد.