شماره ركورد كنفرانس :
3882
عنوان مقاله :
بررسي مقايسه اي تاثير خستگي عمومي بر زمان واكنش بينايي و شنوايي
پديدآورندگان :
تيموري خروي مصطفي m.tymuri3@gmail.com دانشگاه فردوسي مشهد , سرحدي سارا دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي , عبدل زاده حميده دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان
تعداد صفحه :
1
كليدواژه :
خستگي , زمان واكنش بينايي , زمان واكنش شنوايي
سال انتشار :
1394
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش بين المللي تربيت بدني و علوم ورزشي
زبان مدرك :
انگليسي
چكيده فارسي :
مقدمه:زمان عكس العمل كه معرف هماهنگي عصبي عضلاني است شاخصي غير مستقيم از توانايي سيستم عصبي مركزي و راهي ساده براي تعيين ارتباط حسي حركتي و عملكرد افراد مي باشد(1). پردازش در بدن از طريق فرآيندهاي مختلف درك مي شود اما مهم ترين عوامل رمز گشايي محرك هاي رسيده از دو جزء مهم بينايي و شنوايي ست كه از طريق مسير هاي آوران به عنوان محرك هاي حسي به مغز مي رسند(2). در اين ميان عوامل مختلفي بر زمان واكنش تاثير گذار است كه از آن جمله مي توان به خستگي ناشي از فعاليت اشاره كرد.خستگي اجراي مهارت را به اشكال مختلف تحت تاثير قرار مي دهد(3). با توجه به ارتباط نزديك و راه هاي پردازشي مشابه در سيستم هاي بينايي و شنوايي، سوالي كه مطرح مي شود اين است كه آيا تفاوتي در پردازش بينايي و شنوايي از طريق اندازه گيري آنها طي زمان واكنش و هنگام ايجاد خستگي پس از يك فعاليت وامانده ساز عمومي وجود دارد؟ و اگر بلي كدام داراي اثر خستگي بزرگتري مي باشد؟ روش شناسي: پژوهش حاضر از نوع نيمه تجربي بود. شركت كنندگان شامل 15دختر دانشجو غير فعال دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي تهران بود. پروتكل خستگي شامل دويدن بر روي تردميل با سرعت 10 كيلومتر بر ساعت و شيب 10 درجه به سمت بالا و به مدت 5 دقيقه استفاده شد(1). با رسيدن شركت كنندگان به دو شاخص از سه شاخص خستگي: عدم حفظ سرعت 10 كيلومتر بر ساعت، 90 درصد حداكثر ضربان قلب، نمره 20 شاخص درك فشار بورك، تمرين به پايان مي رسيد. متغير وابسته شامل زمان واكنش بينايي و شنوايي بود كه در دو شرايط غير خستگي و خستگي توسط نرم افزار سنجش واكنش ساده مورد بررسي قرار گرفت. براي تعيين توزيع طبيعي داده‌ها از آزمون كلموگروف اسميرنوف، و براي بررسي تفاوت بين مراحل از آزمون تي همبسته و تي مستقل استفاده شد (05/0≥P). نتايج: نتايج نشان داد بين زمان واكنش بينايي و شنوايي در شرايط غير خستگي تفاوت وجود دارد(P≤0/05). و زمان واكنش شنوايي در شرايط غير خستگي كم تر از زمان واكنش بينايي مي باشد. همچنين خستگي باعث افزايش زمان واكنش در هردو متغير گرديد. اما اين ميزان در مورد زمان واكنش بينايي نسبت به شنوايي به طور معني داري بيشتر مي باشد(P≤0/01). بحث و نتيجه گيري: خستگي عاملي تاثير گذار بر زمان واكنش بينايي و شنوايي محسوب مي شود. تمرينات شديد تا سرحد خستگي با كاهش جريان خون مغزي باعث خستگي مركزي شده بنابراين منابع شناختي و انگيختگي عصب شناسي و عملكردي مغز تحت تاثير قرار مي گيرد و باعث نقص در هماهنگي بين سطوح مختلف پردازش اطلاعات (قشر مغز، تحت قشري، حس پيكري) و كنترل حركتي مي شود. همچنين از آنجا كه محرك هاي شنوايي سريع تر از محرك هاي بينايي به مغز مي رسد ، زمان واكنش شنوايي در شرايط خستگي و غير خستگي سريع تر از زمان واكنش بينايي خواهد بود(3).
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت