شماره ركورد كنفرانس :
3888
عنوان مقاله :
ناتواني فلسفه صدرايي از تحليل مسأله «نسبت بين وحدت و كثرت» در مقام فلسفه علوم انساني اسلامي
پديدآورندگان :
متقيان محمد mmsaleh313@gmail.com فرهنگستان علوم اسلامي قم
كليدواژه :
مباني فلسفي , وحدت و كثرت , اشتراك لفظي , اشتراك معنوي , تشكيك خاص , تشأن , علوم انساني اسلامي.
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي بررسي، نقد و تبيين روش هاي تحول در علوم انساني
چكيده فارسي :
يكي از مباني فلسفي كه هر علمي و بالاخص علوم انساني، به آن تكيه دارد و بايد نسبت به آن اتخاذ موضع نمايد، مسئله «نسبت بين وحدت و كثرت» است. هر دانشي از رشتههاي علوم انساني در لايههاي مبنايي فلسفي خود، بايد داراي تحليلي از نسبت بين وحدت و كثرت باشد و براساس آن تحليل فلسفي موضوعات و پديدهها را در لايههاي رويين دانشي، مورد بررسي قرار دهد.
در جهان اسلام، دستگاه فلسفي كه مورد ارجاع دانشمندان علوم انساني قرار ميگيرد، ظرفيت فلسفه صدرايي يا حكمت متعاليه است. فلسفه صدرايي، در بسياري از مسائل فلسفي و بالاخص در مسئله وحدت و كثرت توانسته است، نظريات ارقايي را ارائه كند. در اين ميان، نظريه «تشكيك صدرايي» در پاسخ به مسئله وحدت و كثرت، نظريهاي مترقيتر نسبت به مكاتب پيشين فلسفي است و از ظرفيتهاي ويژهاي برخوردار است. ليكن اين نظريه، عليرغم پيشرو بودن از نقصيهاي اساسي رنج ميبرد كه سبب ميشود، برخلاف غرض اصلي از طرح آن، مسيري متفاوت را بپيمايد و نتواند نسبت واقعي و صحيح ميان وحدت و كثرت را ترسيم نمايد.
نگارنده، در اين مقاله بر آن است كه، ابتدائاً تصوير مطلوب و صحيح از نسبت بين وحدت و كثرت را ترسيم نموده و سپس نظريه تشكيك صدرايي را نسبت به آن تصوير ارزيابي كرده و نقيصه مورد نظر را شرح دهد.