مدل تجربي بهينه براي تعيين خردشدگي حاصل از انفجار در معدن چغارت

انفجار از مراحل اصلي عمليات معدنكاري بوده كه يكي از نتايج آن خردشدگي مي­باشد و تأثير مستقيمي بر هزينه­هاي متعاقب عمليات معدنكاري دارد. معدن چغارت يكي از بزرگترين معادن سنگ آهن ايران بوده كه از اين قاعده مستثني نبوده و پيش­بيني خردايش از اهميت بسزايي برخوردار مي­باشد. در اين مقاله نتايج خردشدگي سه انفجار انجام گرفته در معدن چغارت با استفاده از مدل­هاي­ تجربي لارسون، كوزنتسوف، كوز-رم، سوئديفو، چونگ-كاتسابانيز و KCO بررسي و اطلاعات حاصل از تجزيه سرندي سه انفجار با مدل هاي تجربي پيش­بيني كننده­ي قطعات حاصل از انفجار مقايسه شده است. نتايج نشان مي­دهد كه مدل چونگ-كاتسابانيز نسبت به ساير مدل­ها جهت تخمين خردشدگي انطباق بهتري با نتايج تجزيه سرندي دارد و ميزان خطاي ميانگين در تعيين متوسط خردشدگي در مدل­هاي چونگ-كاتسابانيز،KCO ، سوئديفو، لارسون، كوزنتسوف و كوز-رم به ترتيب 04 /6%، 67 /6%، 19/ 11%، 12%، 53 /15% و 53/ 15% مي­باشد.