بررسي سيماي ليپيدي ميشهاي نژاد قره‌گل در فصل توليد مثل و خارج از فصل و ارتباط آن با پاسخ به اثر قوچ و تزريق پروستاگلاندين اف دو آلفا ) PGF2α )

پروفايل ليپيدي خون ميتواند در زمينه ارزيابي پاسخ حيوان به روشهاي مديريتي همزمان سازي مورد بررسي قرار گيرد. هدف از اين مطالعه بررسي تغييرات سيماي ليپيدي ميشهاي نژاد قرهگل در فصل توليد مثل و خارج از فصل و ارتباط آن با پاسخ به اثر قوچ و تزريق پروستاگلاندين اف دو آلفا بود. تعداد 140 راس ميش دو تا پنج ساله در فصل توليد مثل ) 70 = n ( و خارج از فصل ) 70 = n ) به مدت 7 شبببر در معرو قوچ قرارگرفتند و در اين مدت با اسبببتفاده از توري فلزي از دامهاي نر جدا شبببدند. در گروه درمان ( 40 = n (، همزمان سازي فحلي با استفاده از دو تزريق پروستاگلاندين اف- دو- آلفا ) PGF2α ( به فاصله 10 روز انجام شد. بلافاصله پس از تزريق دوز دوم پروسبببتاگلاندين اف دو آلفا، قوچهاي بارور به گلۀ ميشها آزاد شبببدند و به مدت 51 روز همراه با آنها ماندند. به منظور بررسببي پروفايل ليپيدي در روزهاي صببفر، 10 ، 30 و 80 اجراي برنامۀ قوچ اندازي، خونگيري از وريد وداج همه دامها انجام شبد. در فصبل توليدمثل نتببت به خارج فصبل توليدمثل ميزان كلتبتروو كمتر بود در حالي كه ميزان تريگليتبريد و VLDL بتببته به زمان خونگيري تغيير كرد. تزريق PGF2α موجر افزايش غلظت كلتببتروو، تريگليتببريد و VLDL در داخل فصل شد؛ در حالي كه بر غلظت LDL و HDL در داخل و خارج از فصل توليدمثل تاثيري نداشت.