بررسي جايگاه مديريت راه اندازي و فرآيندهاي اختتامي در تكميل موفقيت آميز پروژه هاي طراحي و ساخت

يكي از موارد حائز اهميت در اغلب پروژه هاي طراحي و ساخت، جاري سازي تفكر راه اندازي در طول پروژه و تمركز بر مراحل اختتام و تكميلي آن مي باشد. اتمام موفقيت آميز پروژه هاي طراحي و ساخت مطابق با زمان، هزينه و كيفيتِ از پيش تعيين شده، از جمله مهم ترين اهداف و انتظارات كارفرمايان مي باشد تا پروژه ي اختتام يافته با كمترين چالش هاي احتمالي راه اندازي شده و به بهره بردار تحويل گردد. از اين رو، ضروري بنظر مي رسد جاري سازي فرآيندهاي مديريت راه اندازي و توجه به اختتام پروژه ها از نقطه آغازين چرخه عمر پروژه ، بمنزله يكي از الزامات اصلي پروژه بوده كه زمينه تحقق فاكتورهاي حياتي موفقيت پروژه را فراهم مي سازد. اما نكته حائز اهميت اين است كه، راه¬اندازي تنها و فقط يك فاز بعد از مراحل اجراء و ساخت نمي¬باشد، بلكه راه¬اندازي فرآيندي است يكپارچه¬ كه پروژه را از فاز آغازين به سوي مراحل اختتام و تكميلي سوق مي¬دهد و با هدف يكپارچگي كليه اجزاي پروژه، مي¬تواند نقش مؤثري را در تضمين محصول نهائي مطابق با اصول و مشخصات عملكردي و بر اساس كيفيت مورد انتظار كارفرما ايفاء نمايد كه در صورت قصور و ضعف مديريتي ممكن است اين مرحله از پروژه¬هاي دوعاملي (در قالب EPCC و طراحي و ساخت DB ) نيمه تمام رها گردد. هدف اصلي در تدوين اين پژوهش، بررسي جايگاه توأمان مديريت راه¬اندازي و فرآيندهاي اختتامي و مروري بر عوامل حياتي موفقيت مديريت راه اندازي و عمليات Start upمي باشد. در همين راستا با مقايسه تطبيقي و استخراج همپوشاني اين دو محور، مي توان اذعان نمود كه با وجود آنكه هر دو محور از ماهيت مستقل برخوردارند اما در سنگ نشانه هاي مهم چرخه عمر پروژه بر هم تاثيرگذار و تاثيرپذيرند. از اين رو، همراستايي و يكپارچگي مديريت راه اندازي بعنوان جزء لاينفك فعاليت هاي اجرائي پروژه با فرآيندهاي اختتامي از مديريت پروژه نقش موثري را تكميل بدون چالش و موفقيت آميز پروژه ها رقم ميزند.