افراطي گري و خشونت در جهان اسلام

براي داشتن جهان عاري از خشونت، ضرورتا بايد جهان عاري از افراطي گري داشته باشيم، كه نقطه مقابل آن تفريط گرايي است.عامل دروني، افراطي گري از فكر نشأت مي گيرد. فكر به سخن و گفتگو تبديل مي شود. عامل بيروني افراطي گري ، ممكن است يك دشمن امپرياليسم سرمايه داري باشد كه به منظور رسيدن به منافع اش، از گروههاي افراطي يك مكتب، سوء استفاده بكند و خشونت و تروريسم را ير عليه همان مكتب سامان دهد. افراطي گري عامل خشونت و تروريسم است و تفريط گرايي منشأ جمود و ايستايي و عقب ماندن از روح زمان است. در مقابل اين دو اعتدال گرايي است كه به عقلانيت و اصلاح و پيشرفت جامعه مي انجامد. در اسلام اعتدال گرايي بمعناي تطابق و هماهنگي قوانين ثابت اسلام با مقتضيات زمان است. وقتي اين تطابق بين اين دو به دور از عقل و منطق صورت گرفته باشد منجر به افراط و تفريط مي شود كه در نهايت به خشونت منجر مي شود. در اسلام براي انتخاب راه درست اعتدال گرايي و دوري از افراط و تفريط بر استفاده از عقل كه يكي از منابع چهارگانه استنباط اسلامي است تاكيد شده است. علاوه بر آن، بر اساس دو اصل اسلامي اصل حجت شرعي و اصل حجت عقلي در مباحثي مانند اصل تزاحم (دو حكم همزمان واجب)، تشخيص مصالح و مفاسد واقعي احكام اسلام با عقل خواهد بود. دو امام شيعه: امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، در 1200 سال پيش، الگويي را مبتني بر چهار ركن : آموزش علوم روز، رعايت ادب، توجه به دين و عرفان، و با محوريت بحث آزاد بر پايه عقلانيت) را براي بقا و استمرار فرهنگ و دين اسلام بنيان گذاشتند.

For a world free of violence necessarily have to have a world free of extremism that It is the opposite orientation wastage. Internal factor, extremism starts from the thought. The think turns to speak and conversation. External factor of extremism, may be an enemy of capitalist imperialism that exploit in order to achieve its interests from extremist groups of one school and Organizes to Manage violence and terrorism against the school. Extremism is violence and terrorism and oorientation wastage the origin of rigidity and stagnation and falling behind the spirit of the age. In contrast to these two is moderation that leads to rationality and to improvement of society.In Islam, moderation means harmonization of fixed rules of Islam with the demands and requirements of time. When connection between these two are taken away from reason and logic leads to extremity and wastage which ultimately leads to violence. In Islam, for choosing the correct way of moderation and away from eextremes and wastage emphasizes on the use of reason that is one of the four sources of Islamic law is deduced.In addition, based on two Islamic law: ‘the principle religious justification’ and ‘the principle rational justification‘On issues such as the conflict (at the same contemporaneous two obligatory Islamic ruling), recognition of real interests and evils in Islamic laws will be emphasis on action of wisdom. Two Shiite Imam: Imam Baqer (pbuh) and Imam Sadeq(pbuh) , 1200 years ago to model is based on four pillars, the Day science education , the basic level of politeness which you expect from someone , attention to religion and mysticism , and with a focus on open discussion on the basis of rationality For the survival and continuity of culture and Islamic religion founded. Keywords: Religions of Islam, Fixed rules of Islam, Time requirements and demands, Extremism ,violence.