تحليل نشانه شناختي پرچم و پوشش داعش

اين مقاله سعي دارد تا در چهارچوب نشانه شناسي كاربردي به نقد و تحليل روانكاوانه پرچم داعش بپردازد. پرچمي كه خود نشانه اي نمادين – به بيان پيرس- است و متني گويا به بيان سوسور. به اين معني كه اگر پرچم اين گروه تروريستي به مثابه متني لحاظ شود كه خود از نشانه هاي زباني تشكيل شده است، تحليل آن مي تواند خواننده و بيننده را به جنبه هايي از فلسفه و ماهيت هستي شناختي اين گروه رهنمون سازد. بخش تحليل داده هاي اين نوشته بر اين نكته مصر است كه رنگ سياه در زمينه پرچم نماد جنبه هاي هراسناك وجود و روان ادمي و تناقض و تضاد روان انسانهايي است كه در خود به طور همزمان دو هويت را مي يابند: هويتي دايمي كه دين به انها بخشيده است و هويتي موقت و گذرا كه ارمغان مدرنيسم است. در عين حال ، تقابل اين رنگ با نوشته هاي سفيد كه گويي براي رهنمايي از دل ظلمت سر براورده اند نيز مورد بحث قرار مي گيرد. در بخش نهايي نيز با تحليل نوشته هاي روي پرچم تفكر فاشيستي كه در مورد اين گروه با تمسك جستن به دين به خود مشروعيت مي بخشد، مورد تحليل و نقد قرار مي گيرد.