رفتار شناسي گروه هاي تروريستي از منظر روان شناسي فردي و اجتماعي(مطالعه موردي گروه داعش)

در فهم رفتار تروريست ها با استفاده از الگوهاي روانشناختي، معمولا از دونوع رويكرد روانشناختي در اين مورد مي توان بهره برد: نخست رويكرد متمركز بر مطالعه ي فرد و دوم رويكرد متمركز بر مطالعه ي موقعّيت(وضعيّت) يا اجتماع نگر است اثربخشي رويكرد هاي متمركز بر مطالعه ي فرد يا موقعيّت درارائه ي تبيين هاي علمي مناسب در جهت درك و شناخت الگوهاي رفتاري پديده داعش از جمله اهداف اين پژوهش بوده اند. روش پژوهش از نوع توصيفي- تحليلي و با كمك مطالعه اي متون موچود شامل كتاب ها و اسناد حاصل از پژوهش هاي ميداني و اينترنتي بوده است. يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه، تروريسم پديده اي چنان پيچيده است كه نمي توان صرفا ان را براساس عوامل موقعيت گرا يا فرد گرا درك كرد اما مي توان به كشف برجستگي يكي از عوامل اهتمام ورزيد. نظريات موقعيت گرا و فرد گرا هيچ كدام به تنهايي نمي تواند الگوي مطلوبي براي ارزيابي روانشناختي گروه تروريستي داعش باشد. اما از آنجايي كه بررسي عوامل متمركز بر فرد به معناي آگاهي از انگيزه هاي فردي و خصوصيات خلقي كاري بس دشوار است و تحقيقات كافي در مورد برخي جنبه هاي فرايند جذب افراد به گروه داعش در اختيار نداريم و از سوي ديگر آنچه بيش از هر عاملي در شكل گيري گروه داعش در عراق و سوريه نقش داشته است ناشي از هندسه سياسي حاكم در اين كشورها بوده است، بنابراين تحليل و كالبد شكافي روانشناختي گروه داعش بر اساس الگوي موقعيت گرا در حال حاضر، به واقعيت نزديكتر است.