شماره ركورد كنفرانس :
3899
عنوان مقاله :
سبك زندگي، سطح فعاليت بدني و شيوع چاقي در مردان بزرگسال
پديدآورندگان :
عظيمي بيتا bitaazimy@yahoo.com عضو هيات علمي دانشگاه آزاد واحد رشت , مهرباني جواد استاديار دانشگاه گيلان , مهرباني فهيمه دانشجوي دكتري فيزيولوژي ورزش دانشگاه گيلان
كليدواژه :
چاقي , فشار خون بالا , شيوه زندگي , فعاليت بدني , مردان بزرگسال
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي يافته هاي نوين در علوم ورزشي
چكيده فارسي :
شيوع چاقي، پرفشاري خون، سطح فعاليت بدني و برخي رفتارها و ويژگيهاي مرتبط با سبك زندگي در 1218 نفر از رانندگان حمل و نقل عمومي درونشهري (رانندگان تاكسي) تهران (ميانگين سن شركت كنندگان 12.3± 4205سال و وزن آنها 14.6± 78.9كيلوگرم) مورد بررسي قرار گرفت. درجه چاقي بهشكل خودگزارشدهي و بر اساس رابطه قد به وزن، رفتارهاي سبك زندگي و عوامل دموگرافيك بهوسيله پرسشنامه برگرفته شده از مطالعه آدامي و كوردرا (2003) منطبق با شرايط غذايي و سبك زندگي مديترانهاي و سازگار شده با شرايط فرهنگي ايران، و فشار خون با فشارسنج دستي ارزيابي شدند. دامنه سن افراد بين 21 تا 71 سال بود. سن كمتر از 35 سال بهعنوان جوان، 36 تا 50 سال بهعنوان ميانسال و بيشتر از 50 سال بهعنوان سالمند درنظر گرفته شد. اضافهوزن با شاخص توده بدن kg/m29/25-29 و چاقي با شاخص توده بدن kg/m230 تعريف شد. پرفشاري خون نيز بر اساس معيار سازمان بهداشت جهاني مشخص شد. براي بررسي اختلاف و روابط معنيداري بين متغيرها از آزمونهاي تحليل واريانس كروسكال واليس، t استودنت،2 و رگرسيون چند متغيره استفاده شد. يافتهها نشان داد شيوع چاقي، اضافهوزن، مجموع چاقي و اضافهوزن و پرفشاري خون به ترتيب 40.6، 26.6 ,67.2 و 35.4 درصد است. شيوع چاقي، اضافهوزن و پرفشاري خون با افزايش سن، كاهش فعاليت بدني، سابقه بيماريهاي مرتبط با قلب و عروق، پايين بودن سطح سواد، افزايش درآمد و بيشتر بودن تعداد اعضاي خانواده بيشتر ميشد (0.05 p). همچنين بين چاقي و پرفشاري خون در همه گروههاي سني رابطه معنيداري وجود داشت (0.0001 p) و بيشترين شيوع چاقي (50.3درصد) و پرفشاري خون (71.1درصد) در گروه سني بيشتر از 50 سال مشاهده شد (0.05 p). بالاخره در همه گروههاي سني بيشترين درصد شيوع پرفشاري خون در افراد چاق مشاهده شد. بهطوركل، 67.2 درصد رانندگان تاكسي شهر تهران داراي اضافهوزن و چاق بودند. بين الگوهاي غذايي و مقادير شاخص توده بدن رابطه معنيداري وجود نداشت. اما بين چاقي و برخي عادتهاي غذايي مانند مصرف غذاهاي پرچرب و شيرينيجات، ميانوعدهها، و دسر بعد از غذا رابطه مثبت (0.05 p) و با انجام فعاليت بدني منظم و افزايش مراقبتهاي غذايي بدون توجه به كيفيت آنها، رابطه منفي وجود داشت. بهنظر ميرسد پيشگيري از چاقي بهعنوان يكي از مهمترين مشكلات تهديدكننده سلامت عمومي و همچنين پيشگيري از عواملي كه موجب شيوع آن ميشود، مانند عادتهاي غذايي نامطلوب و كمبود فعاليت بدني، بيش از پيش در جامعه ايراني ضرورت دارد تا از بروز بيماريهاي مرتبط با آنها جلوگيري شود.