آيا بر اساس نوع فعاليت بدني رابطه اي بين هوش هيجاني و مديريت تعارض دبيران آموزش و پرورش شهرستان مباركه وجود دارد؟

هدف از پژوهش حاضر، بررسي ارتباط بين هوش هيجاني و مديريت تعارض بر اساس نوع فعاليت بدني دبيران آموزش و پرورش شهرستان مباركه بود. روش پژوهش از نظر ماهيت از نوع توصيفي - همبستگي و از نظر هدف كاربردي است كه به روش پيمايشي انجام شد. جامعه آماري اين پژوهش، شامل كليه دبيران آموزش و پرورش شهرستان مباركه در سال 1393 مي باشد. حجم جامعه مورد بررسي پژوهش بر اساس اطلاعات واحد كارگزيني تعداد 443 نفر مي باشد. تعداد نمونه مورد استفاده در تحقيق به صورت تصادفي طبقه اي با استفاده از جدول كرجسي و مورگان برابر 205 نفر تعيين گرديد كه با توجه به پرسشنامه هاي كامل نشده، 200 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گيري شامل پرسشنامه هاي هوش هيجاني برادبري و گريوز (2005) با 28 سؤال، مديريت تعارض رابينز (1996) با 15 سؤال و فعاليت بدني بك (1982) با 17 سؤال بود كه روايي صوري و محتوايي پرسشنامه ها بر اساس نظرات 8 نفر از اساتيد تأييد و پايايي پرسشنامه ها از طريق ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب 0.90، 0.80 و 0.72 محاسبه گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها از ضريب همبستگي پيرسون، ضريب همبستگي تفكيكي پيرسون، رگرسيون چند متغيره به روش گام به گام استفاده شد. در تمام موارد سطح تشخيص 0.05=α در نظر گرفته شده است. يافته ها نشان داد كه بين هوش هيجاني و مديريت تعارض فقط بر اساس فعاليت بدني در محل كار رابطه معني داري وجود دارد (r=0.51 و 0.001 p). نتايج نشان داد كه افزايش فعاليت بدني بيشتر از فعاليت هاي معمولي كاري در محل كار، ترويج فعاليت بدني ورزشي و ايجاد شرايط و امكانات ورزشي براي دبيران ضروري به نظر مي رسد