تحليل چند سطحي رفتار انحرافي در دانش‏آموزان شهر اردبيل

پژوهش حاضر با هدف تحليل چند سطحي رفتار انحرافي در دانش‏آموزان 10 تا 18 ساله صورت پذيرفت. روش تحقيق مورد استفاده در اين مطالعه از نوع پيمايشي است و از پرسشنامه‏هاي محقق ساخته پيوند با مدرسه (SBQ) و پرسشنامه رفتارهاي انحرافي YSR نظام سنجش مبتني بر تجربه آخنباخ استفاده گرديد. در سطح مدرسه 19 مدرسه و در سطح دانش آموز 1071 دانش آموز (475 پسر و 596 دختر) شاغل به تحصيل در مقاطع ابتدايي، راهنمايي و متوسطه شهر اردبيل به صورت نمونه‌گيري خوشه‏اي طبقه‌اي انتخاب شدند. در بررسي تاثيرات متغيرهاي مستقل بر رفتار انحرافي دانش‏آموزان از روش آماري مدل سازي خطي سلسله مراتبي (HLM)و يك مدل دو سطحي براي تحليل داده‏ها استفاده شد. مدل مذكور شامل دو زير مدل در سطح يك و دو بود. مدل سطح يك رابطه متغير‏هاي فردي را با مشكلات هيجاني- رفتاري و مدل سطح دو رابطه متغير‏هاي سطح مدرسه را با رفتار انحرافي شامل مي‏شد. نتايج تحقيق نشان داد كه مدارس مختلف در رفتار انحرافي با هم تفاوت معني دار دارند. در بررسي نتايج حاصل از تحليل داده‏ها در سطح فردي معلوم شد كه در سطح اول بين برخي متغير‏هاي فردي با برخي رفتار انحرافي دانش‏آموزان رابطه معناداري وجود دارد و در سطح دو امكانات مدارس، جو مدرسه و وضعيت اجتماعي اقتصادي مدارس با رفتار انحرافي رابطه معني داري نشان داد ولي تعداد دانش‏آموزان مدارس پيش‌بين رفتار انحرافي دانش آموزان نبود. امكانات مدارس، جو مدرسه، وضعيت اجتماعي اقتصادي مدارس به صورت جداگانه پيش بين‏هاي پراكندگي رفتار انحرافي در بين مدارس مي باشند، ولي به صورت همزمان واريانس اندكي از آن را تبيين مي كنند.