شماره ركورد كنفرانس :
3904
عنوان مقاله :
متن ديداري و بازنمايي جنسيت در كتابهاي اول و دوم زبان فارسي نوشتۀ احمد صفاري مقدم
پديدآورندگان :
درپر مريم dorpar90@gmail.com دانشگاه كوثر بجنورد
كليدواژه :
آموزش , زبان فارسي , متن ديداري , بازنمايي جنسيت
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي آموزش زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
رويكردها و روش هاي آموزش و يادگيري زبان، آموزش زبان دوم را به چهار مقولۀ واژه، دستور، معنا و فرهنگ استوار دانسته اند. از اين ميان، مقولۀ فرهنگ كلانلايه اي است كه از يك طرف در مرتبۀ چهارم قرار ميگيرد؛ زيرا انتقال آن به واسطۀ سه خردلايۀ واژه، دستور و معنا عملي مي شود و از طرف ديگر، در مرتبۀ نخست اهميت قرار دارد؛ زيرا جلوه هاي فرهنگ در ادبيات، اديان، دانش ها، باورها، هنرها، قوانين، اخلاقيات، عادات و ايدئولوژي هاي مسلط يك جامعۀ زباني تصويري بديع و خاص از آن جامعه را به نمايش مي گذارد و اين تصوير، براي يادگيري زبان مورد نظر از طرف جامعۀ جهاني جذابيت ايجاد كرده و يا سبب طرد آن زبان از فهرست مورد نظر زبان آموزان مي شود. واقعيت هاي عصر حاضر در مورد جهانيشدن و رقابت هاي بين المللي در اينباره به جهت تأثيري كه آموزش زبان بر همۀ جنبه هاي تمدن از اقتصاد و سياست گرفته تا رشد علم و فنآوري دارد، ايجاب مي كند انعكاس فرهنگ ايراني در كتاب هاي آموزش زبان فارسي به غيرفارسي زبانان مورد مطالعۀ جدي و همه جانبه قرار گيرد. مقالۀ حاضر با اين پيشفرض كه فرهنگ، پايه و اساس ايجاد جذابيت فراگيري زبان از طرف جامعۀ جهاني است و بخشي از فرهنگ از طريق تصاوير كتاب هاي آموزش زبان فارسي به غيرفارسي زبانان كدگذاري شده و انتقال مي-يابد، بازنمايي جنسيت را به عنوان يك مقولۀ فرهنگي در تصاويركتاب هاي اول و دوم زبان فارسي (نوشتۀ صفارمقدم) تجزيهوتحليل كرده است. از ميان چهار مقولة بازنمايي جنسيت مردانه، زنانه، مشاركتي و خنثي، پايين ترين بسامد مربوط به بازنمايي مشاركتي است (9 %) و در مقابل تعداد تصاويري كه از نظر بازنمايي جنسيتي خنثي هستند، زياد است (35 %). در اين كتاب ها پايينبودن بسامد تصاوير مربوط به تعامل و مشاركت، باعث كم رنگشدن و يا غياب معناهاي بسياري مانند شادي، نشاط، شور، شوق، جنبش، حركت، محبت، عشق، همكاري، هم دلي، همياري زنان و مردان در كنار يكديگر شده است. همچنين، بررسي نشانه هاي ديداري كتاب هاي اول و دوم زبان فارسي با جزئياتي مانند خط، فاصله، حاشيه، مركز، عمق، سطح و غيره، برتري مردان را در زمينة علم، دانش، شعر، عرفان، حوزة قدرت سياسي و حكومتي چه در سده هاي پيشين و چه در فضاي دانشگاهي امروز نشان مي دهد. تصاويري كه بازنمايي جنسيتي مردانه دارند، 39 % از تصاوير كتاب را در بر مي گيرند، در حالي كه تعداد (20 %) و محتواي تصاوير مربوط به زنان موضع ضعف را بازنمايي مي كند، با وجود اين كه امروزه، حضور زنان در فضاهاي دانشگاهي و علمي و محيط هاي كسبوكار بسيار پرتعداد، كارآمد و مفيد است.