جايابي بهينه ادوات FACTS در سيستم قدرت با هدف افزايش حد بارگذاري خط و كاهش تلفات با استفاده از الگوريتم كلوني زنبور (ABC)

در سيستم هاي قدرت، به دلايل مختلف از جمله محدوديت هاي ولتاژ و انواع پايداري ها، بهره برداري از ظرفيت كامل خطوط امكان پذير نيست. ايجاد بازار آزاد رقابتي در سيستم هاي تجديد ساختار يافته، ايجاب مي كند كه از حداكثر ظرفيت خطوط استفاده شود. استفاده حداكثر از ظرفيت خطوط، ممكن است باعث ايجاد اضافه بار در برخي خطوط، خارج از ظرفيت مجاز آن ها شود. اين پديده ممكن است باعث خارج شدن بعضي از محدوديت ها از حد مجاز خود گردد. بنابراين لازم است تا بار خطوط به نحو صحيحي مديريت شود. يكي از راه هاي پيشنهادي براي اين منظور استفاده از ادوات FACTS در سيستم قدرت مي باشد. قابليت هاي متنوع ادوات FACTS باعث شده است كه اهـداف متفاوتي جهت تعيين مكان و موقعيت بهينه آن ها ملاك عمل قرار گيرد. افزايش پايداري ولتاژ، افزايش حد بارپـذيري خطوط، كـاهش تلفـات، بهبـود پروفيـل ولتـاژ، كاهش هزينه سوخت نيروگاه ها به وسيله پخش بهينه تـوان، از جمله مهم ترين اهداف براي جايابي به شمار مي روند. در اين مقاله جايابي ادوات FACTS در سيستم قدرت با هدف افزايش حد بارگذاري خط انتفال و همچنين كاهش تلفات با استفاده از الگوريتم كلوني زنبور عسل موضوع قرار گرفته است. الگوريتم كلوني زنبور عسل با دقت و سرعت همگرايي بالا، مناسب براي انجام مطالعات جايابي ادوات FACTS مي باشد. در نهايت مقايسه اي بين الگوريتم كلوني زنبور عسل و دو الگوريتم اجتماع ذرات و ژنتيك انجام شده است. نتايج حاكي از آن است كه الگوريتم كلوني زنبور عسل در حداقل سازي تابع هدف بهتر از دو الگوريتم ديگر عمل كرده است.