شماره ركورد كنفرانس :
3909
عنوان مقاله :
نقش چارچوب هاي ارجاعي در درك مطلب زبان آموزان غيرفارسي زبان از متن هاي آموزشي زبان فارسي
پديدآورندگان :
ميرسعيدي عاطفه سادات دانشگاه آزاد اسلامي , قانع زهرا دانشگاه اصفهان
تعداد صفحه :
10
كليدواژه :
طرحواره , دانش طرحواره اي , چارچوب ارجاعي , استنباط , پيش فرض هاي فرهنگي , آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبانان.
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي واكاوي منابع آموزشي زبان فارسي به غير فارسي زبانان
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
اين پژوهش به بررسي نقش تمايزات فرهنگي در درك زبان آموزان غيرفارسي زبان از متن هاي زبان فارسي مي پردازد و ارزش چارچوب ارجاعي و دانش طرحواره اي را به بحث مي گذارد. بارتلت (1932) بر اين باور است كه اگر زبان آموزان با يك خلأ فرهنگي در متني به زبان مقصد مواجه شوند، به طور طبيعي عدم تطابق طرحواره هاي ذهني زبان آموز با فرهنگ زبان مقصد مانع از درك آن متن مي شود زيرا زبان آموز نمي تواند مرجع مناسبي در طرحواره هاي خود بيابد و در نتيجه استنباط به درستي صورت نمي گيرد. در نتيجه، توجه به مفاهيم دانش طرحواره اي و چارچوب ارجاعي از جمله فرآيندهايي است كه در روند آموزش زبان از اهميت ويژه اي برخوردار است. آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبانان نيز از اين قاعده مستثني نبوده است. بدين ترتيب، در مقاله حاضر تلاش مي گردد تا نقش اين دو مهم را در ميزان درك مطلب زبان آموزان غيرفارسي زبان از متن هاي زبان فارسي به محك آزمايش بگذاريم. بدين منظور، 15 متن فارسي در منابع آموزشي موجود را به طور تصادفي انتخاب و بر اساس پيش فرض هاي فرهنگي موجود مورد بررسي قرار مي دهيم. سپس، از 30 زبان آموز غيرفارسي زبان كه در دانشگاه دولتي و آزاد اصفهان مشغول به تحصيل هستند خواسته مي شود كه پس از مطالعه متني كه در اختيار آن ها قرار مي گيرد (اين متن از بين 15 متن انتخاب شده است)، به يك پرسشنامه پاسخ دهند و به طور فراشناختي سطح درك مطلب خود از آن متن را برآورد نمايند. اين پرسشنامه حاوي15 سؤال چهارگزينه اي در سه بخش و مبتني بر هر متن است كه در بخش اول آن از زبان آموزان خواسته مي شود كه به پنج سؤال درك مطلب پاسخ دهند، سپس پاسخ هاي صحيح به آن ها داده مي شود و از آن ها خواسته مي شود تا با تكيه بر پاسخ هاي درست و نادرست خود به ده سؤال باقيمانده جواب دهند. بخش دوم، حاوي پنج سؤال مبني بر دليل پاسخ هاي درست و بخش سوم شامل پنج سؤال مبني بر پاسخ هاي نادرست است كه زبان آموز بايستي از بين عوامل درون يا برون متني چون سطح سختي واژگان و دستور زبان، طول متن، محيط فيزيكي، وجود تفاوت فرهنگي، ميزان توجه كافي و ... دليل نحوه ي پاسخ-دهي خود را انتخاب نمايد. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از آمار تحليلي و توصيفي استفاده مي شود. نتايج نشان مي-دهند كه بارزترين دليل پاسخ دهي نادرست شركت كنندگان ، ناآگاهي از مسائل فرهنگي است. به بيان ديگر، درك مطلب متن هايي كه چارچوب ارجاعي در خود نداشتند يعني به عبارتي تفاوت هاي فرهنگي را با خود به همراه داشتند براي زبان-آموزان دشوار است. نتايج اين تحقيق مي تواند براي مدرسان و مؤلفان آزفا در جهت تدريس و تأليف كتب آموزشي زبان فارسي به غيرفارسي زبانان راه گشا باشد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت