شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
مثنوي، نقد حال انسان
پديدآورندگان :
دهقان زاده بافقي عليرضا Alirezadehghanzadeh@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد ادبيات فارسي دانشگاه يزد
كليدواژه :
مولوي , مثنوي معنوي , نقد حال , تمثيل
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
تعليم و تربيت همواره از حساس ترين وظايفي است كه انسان هاي فرهيخته آن را بر عهدة خود ضروري مي يابند و هر يك به گونه اي كه مناسب حال مردم زمان ببينند به انجام آن مبادرت مي ورزند. ادبيات تعليمي يكي از راه هاي شاخصي است كه بسياري از بزرگان جهان براي تربيت انسان ها برگزيده اند. مولانا در مثنوي معنوي يكي از بهترين نمونه هاي ادبيات تعليمي را بوجود آورده است و در آن بيش از هر چيز از مثال و حكايت براي انتقال معاني به مخاطب بهره برده است. او در راستاي اهداف تعليمي خود از آوردن هيچ مثالي كه ذهن خواننده را به معني مورد نظرش نزديك كند پرهيز ندارد و آن را عيب نمي داند. مولوي گاه دست به آوردن مثال هايي مي زند كه ممكن است خوانندة ناآشنا با شيوة او را به گمان خطا بياندازد و آن را ناشي از كژي انديشه هاي وي بداند. در پژوهش حاضر با بررسي اجمالي چند حكايت مثنوي و بيان و تحليل نظرات مولوي در مورد ذكر تمثيلات و حكايت هاي تعليمي، شيوة او در آوردن مثال ها مشخص شده و راه بهره بردن بهتر از آموزه-هاي مثنوي ارائه شده است. مولوي هر حكايت آموزنده را صرفاً «نقد حال» خود و خواننده مي داند و درافتادن به چند و چون تاريخي اين داستان ها را نادرست مي داند. يك دليل مهم وجود اين ويژگي در انديشة او اين است كه وي همواره با نگاهي تأويلي به هر حكايت و سخن ساده مي نگرد و در پس هر پديده اي حقيقتي شگرف و معنادار را مي جويد كه پيش از او ذهن كمتر كسي به آن راه يافته است.