شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
مرگ انديشي در ديدگاه مولانا
پديدآورندگان :
نظري ماه Nazari113@yahoo.com دانشيار گروه زبان وادبيات، واحد كرج،دانشگاه آزاد اسلامي ،كرج ،ايران
تعداد صفحه :
23
كليدواژه :
مرگ ستايي –مرگ وعرفا – غزليات شمس ومثنوي معنوي .
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
مبا رزه با دشمن درون يعني مرگ اختياري ،بهترين طريق براي تهذيب نفس ورياضت كشي است تا دوباره به ذات مقدس اتصال يابيم و يكي از موضوعات محوري در عرفان ومثنوي معنوي است . مرگ ،باجلوه هاي گوناگون خود،يكي از مهم ترين مسائلي است كه اغلب، فكر مردم را به خود مشغول داشته،توأم با هراسي وصف نشدني .امّا محبان ِحق ،نقشي ازهستي مطلق مي بينند كه به ديگرنقش ها عشق نمي ورزند.عارف هرلحظه،تطهير نفس مي نمايد ودر سبحات قدس،عاكف است اين مرگ جويان نه ،به خاطرعجزورنج ،جوياي نيستي ومرگند،بلكه در خرابات،گنج جاودان مي جويندوآزموده اند كه رهايي از چاه ظلماني نفس، پايندگي است .اين نيستي عين وصلست وچون پُلي است كه حبيب را به حبيب مي رساند پس ظاهرش مرگست ودر باطن برگست وچهره ي مرگ درنظرشان معشوقي است خوش لقا كه تنگ درآغوشش مي كشند ودلق جسم را نثار مي كنند تا جاني تازه ،به ارمغان بگيرند.در ديدگاه ِمولانا، مرگ هر كس همرنگ خود اوست پيش دشمن،دشمن وپيش دوست،دوست.آنان كه ازمرگ ترسانند، از خود مي ترسند و باطن شان معيوب وسيه رخسار است . در اين مقاله، نگرش مولانارا، به مقوله ي مرگ ،ستايش مرگ ،مرگ تبديلي وتحول وتكامل بشري ازطريق مرگ اختياري،كه زمينه ي پذيرش مرگ اجباري را فراهم مي سازد درمثنوي معنوي وغزليّات شمس ،مورد بررسي قرار داده ايم .
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت