شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
خوانش حكايت «شيخ صنعان» از منظر نظريهي ژاك لكان
پديدآورندگان :
صالحي نرگس n.sadvandi@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد ادبيات تطبيقي دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
ژاك لكان , شيخ صنعان , ادبيات , روانشناسي , مطالعات تطبيقي
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
بررسي متون از منظر روانكاوي يكي از رويكردهاي نوين در چند دههي اخير است كه موجب پيوند ميان ادبيات و روانشناسي شده است و همچنين باعث گسترش استفاده از نظريات روانكاوي در بررسي و تحليل متون ادبي گرديده است. يكي از نظريهپردازان اين حوزه ژاك لكان، روانكاو فرانسوي است كه با بهرهگيري از نظريات فرويد در روانشناسي و سوسور در حوزهي زبانشناسي ساختاري و استراوس در حوزهي مردمشناسي، نظريهي جديدي را مطرح كرد كه در ادبيات نيز كاربرد فراواني دارد. نظريهي لكان از سه ساحت خيالي، رمز و اشارت و واقع تشكيل شده است كه بيشباهت با مراحل سير و سلوك عرفاني نيست. بر همين مبنا يكي از مشهورترين داستانهاي عرفاني در ادبيات فارسي به جهت تطبيق با اين نظريه انتخاب شده است. در پژوهش حاضر، حكايت «شيخ صنعان» از منظر آراي لكان مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است و تحولات روحي شيخ صنعان و همچنين دختر ترسا بر مبناي اين نظريه سنجيده شده است. شيخ صنعان و دختر ترسا هر سه مرحله را با توجه به ظرفيت وجودي خود طي كردهاند و تنها دختر ترساست كه پس از درك ساحت واقع، ديگر حضور ندارد؛ زيرا اين امكان براي او فراهم نيست كه همچون شيخ به مقام «ولياللّهي» برسد.