شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
استعاره در اشعار عرفاني ابن الكيزاني
پديدآورندگان :
ايزانلو اميد oizanloo@kub.ac.ir استاديار زبان و ادبيات عربي. دانشگاه كوثر بجنورد
كليدواژه :
ابن الكيزاني , عشق , عرفان , استعاره.
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
ابن الكيزاني، عارف و صوفي مصري قرن پنج هجري است. او به عنوان فقيه و عارف بر شعر نيز دستي داشته كه يا در وعظ و ارشاد است و يا در عشق و عرفان، اما فقط تعداد اندكي از اشعار او برجاي مانده است. از آنجايي كه شعر يكي از راههاي بيان حقايق بيان ناپذير عرفاني است، سعي شده است در اين پژوهش به روش توصيفي- تحليلي، چگونگي بهره-گيري ابن الكيزاني از استعاره در بيان حقايق عرفاني مورد بررسي قرار گيرد زيرا استعاره به واسطه ي يكي نشان دادن مشبه و مشبه به، به خوبي مي تواند وظيفه ي عينيت بخشي به نامحسوسات را انجام دهد. ابن الكيزاني استعاره را معياري قرار مي دهد تا از عشق سخن به ميان آورد. عشقي كه از زمين، دوري و هجران و رنجهاي مادي آغاز مي شود تا به عشق الهي و حقيقي مي رسد. عشق از مهمترين عناصر و عاليترين مقامات در عرفان بوده و بر دو نوع است؛ حقيقي و مجازي. غزل عاشقانه كه در عشق الهي سروده ميشود در ابتدا به صورت عشق بشري و سخن از اوصاف و اخلاقيات انساني بوده كه داراي نوعي عواطف روحاني است، سپس تطور مييابد تا به آخرين درجه عشق كه همان عشق الهي است ميرسد. استعاره صنعتي است براي بيان تطور اين عشق است از فرش تا عرش.