شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
بررسي تجربه عرفان انفسي و آفاقي در مثنوي مولوي
پديدآورندگان :
رضايي كلاته ميرحسن محدثه السادات Mds.rezaie@yahoo.com كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي. عضو گروه زبان و ادبيات دانشگاه خيام مشهد , عضو امينيان نگار Ozve_aminian@yahoo.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي گرايش ادبيات عرفاني دانشگاه فردوسي. عضو گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه خيام , عابديان عليرضا Alireza.abedian@yahoo.com دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي. مدير گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه خيام , بهرامي رضا peyghameahleraz_2007@yahoo.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي. عضو گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه خيام
كليدواژه :
مولوي , مثنوي , تجربه انفسي , تجربه ي آفاقي
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
مولوي در اشعار خود با به كارگيري آموزه هاي عرفاني در قالب داستان به سبك ويژه اي دست يافته است كه در مثنوي معنوي اين آموزه ها با زيباترين تعابير شاعرانه بيان مي شود؛ تجارب عرفاني وي كه در نهايت به درك حقيقت غايي نائل مي گردد از نوع انفسي و آفاقي است. در اين جستار به بررسي توصيفي- تحليلي تجربه انفسي و آفاقي مولانا در درياي بي كران مثنوي پرداخته شده است كه در تجربه انفسي، عارف با تكيه بر مجاهده و تزكيه نفس از قيد عالم محسوسات رها مي شود و به وجود مطلق و حقيقت غايي مي رسد اما در تجربه آفاقي، عارف كثرت و تعين اعيان خارجي را با نگاهي متفاوت دگرگون مي كند و واحد را در آن ها متجلي مي بيند. در مثنوي عرفاني مولوي هر دو سنخ اين تجارب عرفاني ديده مي شود؛ گاهي مولوي در راه رسيدن به حقيقت از ذكر، رياضت،خوف و رجا ، فنا و ... بهره مي گيرد كه همه از سنخ تجارب انفسي هستند و گاه از عالم تكثرات به وجود حقيقت مطلق دست مي يابد كه مسأله وحدت وجود در كلام وي نمود مي يابد و اين درك عرفاني از سنخ تجارب آفاقي به شمار مي آيد.