شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
بررسي نمودهاي خودستايي در غزليات عطّار
پديدآورندگان :
بالو فرزاد farzad_baloo@yahoo.com استاديار و عضو هيئت علمي دانشگاه مازندران ـ بابلسر , پور خيرالهي قوچان زهرا Zahra_kheirullahi68@yahoo.com كارشناس ارشد رشته¬ي زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
خودستايي , عطّار , سخن.
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
اين كه شاعران به واسطه ي برخورداري از يك موهبت و هنر خدادادي از ديگران متمايز هستند، امري بديهي به نظر مي رسد؛ ليكن بسياري از شاعران و نويسندگان به همين تلقّي بسنده نكرده و زبان به تمجيد و تعظيم مبالغه آميز خود گشوده اند. برخي شاعران در اين تمجيد و تعظيم مبالغه آميز كه از آن مي توان با عنوان مفاخره يا خودستايي نام برد، محقّ هستند؛ زيرا اين دعوي شاعر مورد قبول مخاطب است و به دليل همين قبولِ خاطر است كه خودستايي شاعر از خودشيفتگي مذموم ـ كه به عنوان يك اختلال رواني مورد توجه روان شناسان است ـ تمايز مي يابد. با اين حال بارزترين علّت ظهور خودستايي در يك اثر، علّت رواني ـ شخصيتي است كه شاعر يا نويسنده اي را به سمت فخرفروشي سوق مي-دهد.در مقدّمه ي اين مقاله ابتدا به تعريف نارسيزم يا خودستايي و ارتباط آن با موضوع شخصيت و پندار فرد از خود و كاركرد آن به عنوان عنصري رواني ـ شخصيتي پرداخته ايم، سپس عوامل سوق دهنده ي شاعر به سمت خودستايي را برشمرده و در پايان با توجه به اين كه عطّار در غزلياتش به تفاخر روي آورده است و بيش ترين فخر او به سخن خويش است، خودستايي شاعرانه ي او و ابعاد اين خودستايي را مورد بررسي قرار داده ايم.اگر چه عطّار در سرتاسر غزلياتش به نوعي به تفاخر روي آورده است؛ زيرا غزل عطّار چيزي نيست جز وصف راه عشق و وصف معشوق و آن جا كه سخن از حسن و جمال معشوق به ميان مي آيد، اغراق شاعرانه و فخرفروشي به جمال بي انتهاي معشوق مجال ظهور مي يابد.