شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
تحليل كاركرد افق هاي خوانشي درون متن(داستان عرفاني) شيخ صنعان
پديدآورندگان :
انصاري زهرا Ansari46@chmail.ir دانش آموخته ي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علوم و تحقيقات , هاتفي محمد دكتراي زبان و ادبيات فارسي هيأت علمي دانشگاه علوم و تحقيقات
كليدواژه :
هرمنوتيك پديدارشناسي , امتزاج افق , گادامر , خوانش , شيخ صنعان
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش درون متنِ داستان شيخ صنعان از منطق الطّير عطّار را بر اساس رويكرد هرمنوتيك- پديدارشناسي تحليل و افق خوانشي و نقش اين الگوها در جهت گيري گفتمانهاي عناصركنشي متن را بر اساس ديدگاه گادامر تعيين كرديم. يافته هاي پژوهش برطبق فرضيه هاي ابتدايي نشان مي دهد كه، افق هاي موجود در متن تنوع بسياري دارند، متن خوانشيِ هركدام از عوامل داستان متنوع و از بُعد افق هاي ذهنيِ متفاوت مفسّر سرچشمه مي گيرد، حال در اثر امتزاج افق ها بايد به تفاهم برسند كه اين اتفاق در مرحله اوّل داستان، تقابلها را عامل شكست معرفي كرد؛ امّا در مرحله پاياني داستان كنشگران به غير از مريدان با عبور از اين تقابلها به امتزاج افق نايل مي شوند و نقصان معنايي رفع مي-گردد و پاداش براي عملكردهاي كنشگران به وقوع مي پيوندد. شيخ صنعان با نوعي خوانش انضمامي به قلّه ادراك از دخترِ ترسا مي رسد و دختر ترسا با خوانشي از نوع ناخودآگاهي-(كه نوع رايج خوانش نيست) در رفتاركنشگري خود در پايان داستان به پاداش (عشق ناب پديداري) مي رسد؛ نتيجه اين خوانش ها نيز با تفسير عادي امكان پذير نبوده و نوع خوانش اعمال شده در متن از طرف مؤلف از نوع دوّم ( خوانش ناخودآگاهي) است و در اصل فضايي غيرخوانشي محسوب مي شود خواننده نيز خوانشي رمزي و تمثيلي خواهد داشت، با فراخوانش هاي چون خورشيد (انسان كامل) در ميدان عمل با فراكنش هايي(توبه شيخ يا اسلام آوردن دخترِ ترسا) در صحنة عملكرد كنشگران روبرو مي شود.