شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
چهرهي جان در غزل مولانا
پديدآورندگان :
قريشي زهرا السادات zahrasadat.ghoreishi@gmail.com مدرس دانشگاه باهنر شيراز و معاون آموزشي مجتمع آموزشي- فرهنگي احسان شيراز , سالم شيرين salemshirin@yahoo.com مدرس دانشگاه فرهنگيان مشهد
كليدواژه :
جان , خداوند , تصاوير جان , مولانا , غزليات شمس
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
اگر هدف تعاليم همهي اديان و مكاتب عرفاني را رسيدن به سعادت معنوي بدانيم، در همهي آنها به گوهر حقيقي وجود او يعني جان يا روح الهي و نيز رازها و پيچيدگيهاي آن توجه زيادي ميشود.در شعر عرفاني واژهي جان هم به معني حيات به طور كلي و هم معادل روح به كار ميرود. در غزليات شمس، جان را ميتوان از واژگان محوري و پرتكرار دانست. جان در غزليات انواع دارد؛ به عبارتي مولانا اين واژه را در مفاهيمي چون روح، روان، نور، معشوق، خدا، دل، خويشتن، درون و باطن، حيات و شعور و آگاهي در هستي به كار ميبرد. در اين جستار برآنيم تا با ارائهي برخي از شواهد شعري و تحليل آنها، ديدگاه مولانا را در مورد جان در غزليات شمس كاويده، انواع و مراتب جان و تصاوير مرتبط با آن را در انديشهي مولانا تبيين كنيم؛ تصاويري كه در انديشهي وي همگي از يك سو نمايانگر وحدت بوده و تعابير مختلف و تجلّيات گونهگون از يك واحدند؛ از آن رو كه همگي دلالتگر جان هستند و از سويي نمايانگر وحدت جان با حق هستند؛ با تاكيد بر اين معني كه خداوند جان عالم است و در تمام ذرّات كاينات حضور دارد.