شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
خوانش هرمنوتيكي «خاموشي» و « ديگري» در آثار مولوي
پديدآورندگان :
افضلي علي Ali.afzali@ut.ac.ir استاديار دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه تهران , گونبال سِوال gunbal.seval@gmail.com دانشجوي دكتري، زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران.
كليدواژه :
خاموشي , ديگري , هرمنوتيك , گادامر , مولوي , مثنوي , غزليات شمس.
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
هرمنوتيك فلسفي، در تفسير متون ادبي در قرن بيستم تأثير بزرگي داشت. علي الخصوص، گادامر كه شاگرد هايدگر، فيلسوف آلماني است، هرمنوتيك فلسفي را به كمال رساند. هرمنوتيك گادامر، نظري يا نظرپردازانه نيست بلكه دست يابي به چيستي واقعي فهم است. در هرمنوتيك فلسفي از ديدگاه گادامر، در آميختگي افق ها، با هويت « ديگري » مواجه مي شود و در نتيجه آن ضمن آشنايي با افق او به خود خويش مي رسد. براي تفسير متون ادبي، ديني و حقوقي هم مي توان از اين روش استفاده كرد. براي حل كردن مفاهيم بعضي از بيت هاي مولوي بايد از زبان جديد و روش هاي مختلف استفاده كرد. چون در همه آثار مولوي يك دنياي پنهان ديده مي شود. خاموش شدن، رسيدن به عالم معنا، خلاص شدن از دوگانگي و پرده هاي ظاهري را از بين بردن انديشه اصلي مولوي است. در همه آثار مولوي اين حقيقت قابل توجه است كه براي دريافت كردن رازهاي الهي بايد با چشم دل شنيد. اما اين رازهاي الهي نيز هرگز نبايد گفته شود. زبان، زبان الهي است كه در آن محدوديت ندارد. زبان عارفان، زبان خاموشي است. عشاق با زبان دل سخن مي گويند و همه در اين مفهوم يكي مي¬شوند. من، تو و ديگري در ميان نمي ماند. براي همين، مولوي خاموشي را به درياي بي پايان تشبيه مي كند. در اين مقاله چند بيت از آثار مولوي آورده شده است تا از ديدگاۀ هرمنوتيك فلسفي بررسي شود.