شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
زبان و تفكر مولانا در مثنوي (با تكيه بر عشق و عرفان)
پديدآورندگان :
ادريس محمد حسن dr.edrisi@yahoo.com دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه اصفهان استاديار
تعداد صفحه :
18
كليدواژه :
مولوي , افكار , عرفان , عشق , وحدت وجود.
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
آدمي وارث علوم و معارف نياكان خويش است اما كم پيدا مي شو د كسي كه دانش مضبوط در ضمير خودآگاه فردي و جمعي را در قالب چند ده هزار بيت سطر آشكار كند و قرنها عام و خاص را ميهمان و مجذوب انديشه هاي الهي نمايد و سروده هاي معنوي و عرفاني خود را سيقل ارواح بخواند. دريافت خواستگاه فكري مولانا به همان اندازه دشوار است كه بخواهيم سرچشمه ي رودي را در اعماق جنگلي انبوه جست و جو كنيم ، اما آنچه از ظاهر مثنوي و وراي صورت آن بر مي آيد مهم ترين منبع تغذيه ي روحاني سراينده ي آن، قرآن و معارف اسلامي است.از نظر مولانا مرد كامل براي رسيدن به كمال بايستي از شريعت عبور كند،سپس به طريقت وارد شود (عشق) ،تا به منزل و مقصود سعادتمندي برسد(حقيقت)...مولوي هم به عنوان متفكر شاعر و هم به عنوان شاعر عارف ، با ژرف نگري هرچه تمام تر قادر شد مضمو ني والا و بديع و بكر را از نظام فكري عارفانه و صوفيانه فهم كند و آن را به بليغ ترين و فصيح ترين وجه متناسب با دريافت مخاطبان تبيين كند، از نظرگاه مولوي آميزه ها و تعاليم عرفاني ميتواند پوسته هاي محاصره كننده ي ذهن بشر خاكي وجاذبه هاي غفلت آور اين دنياي خاكي را بشكند و بطلان آنها را روشن سازد و انسان فريفته ي دنيا را به خويشتن حقيقي خويش رجوع دهد و به وي نه تنها خودآگاهي بلكه خدا آگاهي ببخشد.مبحث ديگر در اين نوشته مسئله ي عشق در مثنوي است كه در فلسفه ي وحدت وجود مبناي عرفان و تصوف شناخته شده و مولانا عشق را خمير مايه ي همه ي پيشرفت ها و بزرگواريها ميدانست.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت