شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
عشق و آينه در اشعار مولوي
پديدآورندگان :
پريدختان زهرا hakimeh1424@gmail.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد شيروان
تعداد صفحه :
13
كليدواژه :
عشق , آينه , مولوي , نماد , جلوه
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
آينه شيئي است كه انسان خود را در آن مي بيند قلب انسان مانند آيينه اي است كه معشوق جلوه خود را درآن تماشا مي كند. عرفا ، صفات قلبي را به آينه تشبيه مي كنند جهان از نيروي عشق آفريده شده است و به نيروي عشق باز مي گردد. مولانا ، دل خود و بلكه خود را به آينه تشبيه كرده ومي گويد كه اگر گوش شما چشم شود، از حال من آگاه خواهيد شد كه من، كيستم:در واقع من، آيينۀ تمام نمايم و همچنين از نظر مولوي عشق نيرويي است كه تمام كائنات را به هم پيوند مي‌زندو بالاتر آن كه هستي وحيات جهان به نيروي عشق وابسته است. و عشق هايي كه در پي صورت هستند همه در زنجير وهم خويش گرفتارند نه خود مطلوب هستند و نهمي توانند پلي برايرسيدن انسان به عشق حقيقي باشند او با اين كه از عشق صوري و جسمي سخت انتقاد مي كند ولي اگر همين عشق از صورت فراتر رود و به معنا رسد و جان ها را به هم پيوند زند اين حالت خود خصلت انساني را مي زدايد وديگر خواهي و فنا در غير را به انسان مي آموزد. نگارنده اين مقاله سعي برآن دارد تا با هدف ميزان جلوه عشق و آينه را در اشعار مولوي به روش مطالعه اي و كتابخانه اي بررسي كند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت