شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
عقل و عشق در مثنوي
پديدآورندگان :
ساعدي رودي محمّدرضا mstfsaedi8@gmail.com مدرّس دانشگاه و دبير زبان و ادبيّات فارسي شهرستان خواف , ساعدي رودي مصطفي msaedi72@gmail.com دبير زيست شناسي شهرستان خواف , فياضي رودي محبوبه mstfsaedi8@gmail.com كارشناس علوم تربيتي آموزشگاه تربيت شهرستان خواف
كليدواژه :
مولانا , عشق , عقل , مثنوي , انسان.
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
در نظرگاه مولانا چون ساير عرفاي بزرگ،كشتن نفس و ترك شهوت و هوا، نخستين قدم در راه وصول است. به عبارتي زير پاي نهادن مني و خودبيني؛ يعني در حق محو شدن، جز دوست چيزي نديدن و نخواستن. لطف واژگاني شعر مولانا، به گونه اي است كه گاه روان را تهييج مي نمايد وگاه فرد را در خود فرو مي برد و در برخي موارد حيرت را بر وجود شخص غالب مي سازد. در اين وجيزه سعي شده با ارائة شواهد شعري، شكوه بيان و عشق و تفكّر اين عارف بزرگ ايراني را بيان داشته و به تعاريف عقل و عشق بپردازيم و با توجّه به حكايات و اشعار عرفاني وتمثيلي، مرز بين عقل و عشق، آميختگي و تأثيرپذيري اين دو مقوله از همديگر، عقل ممدوح و تعامل آن با عشق و نيز عقل مذموم و ارتباط آن با هوا و شهوت و خواسته هاي دون مورد بررسي قرار گيرد. اين مختصر كوششي است جهت تبيين مفاهيم محوري و عميق عقل و عشق در مثنوي شريف و نمودهاي آن در آثار بزرگان.