تصويرشناسي و تحليل كليشه‌هاي سيماي ديگري در پرسپوليس اثر مرجان ساتراپي

افزايش مهاجرت در سال‌هاي اخير علاوه بر تعاملات فرهنگي، پيامدهايي از جمله اختلافات فرهنگي را به همراه داشته است. يكي از عمده‌ترين ريشه‌ها‌ي اين اختلافات، باورها و عقايد‌ نهادينه شده در هر جامعه از ديگري است كه لزوماً هميشه درست نيست. مرجان ساتراپي(1969)، نويسند‌ه‌ي ايراني تبار ساكنِ فرانسه، اين اختلافات فرهنگي را در مشهورترين رمان‌ گرافيكي خود، چهارگانه‌ي پرسپوليس (2003-2000) به تصوير كشيده است. در مباحث نقد ادبي، تصويرشناسي به عنوان شاخه‌اي از ادبيات تطبيقي مطرح مي‌شود كه تصويرِ ديگري را در گرايش‌هاي مختلف هنر، مورد نقد و بررسي قرار مي‌دهد. از آنجايي كه محوريت اين مقاله ديدگاهِ متقابل از هويت ديگري در تضاد با هويت خود در شرق و غرب است، چهارچوب پسااستعماري، محمل مناسبي براي مطالعات تصوير‌‌شناسي مي‌باشد. بنابراين ارتباط ميان تصويرشناسي و شرق‌شناسي، راه را براي تفسير مفهوم ديگري هموار مي‌سازد. از عمده‌ترين مسائل مورد بحث در اين اثر، رويارويي با باورهاي غلط و تصويرهاي كليشه‌اي ضمن بررسي اختلافات فرهنگي ميان شرق و غرب عنوان مي‌شود. در واقع، درك هويت مستقلِ خود ، از مواجه با اشتراكات و اختلافات ميان خود و ديگري شكل مي‌گيرد. شايان ذكر است، ساتراپي با ترسيم شخصيت‌هاي گرافيكي در داستان مصور خويش، چهره‌اي فراگير ارائه مي‌دهد كه براي هر نژاد و زبان در سراسر جهان قابل درك است. هدف از تدوين اين مقاله، تحليلي از رقابت ميان فرهنگ‌ها در نحوه‌ي استحكام بخشيدن و يا بر‌هم‌زدن باورهاي نهادينه شده از خود و ديگري در تقابل شرق و غرب است.