شماره ركورد كنفرانس :
3917
عنوان مقاله :
ناتوراليسم يا ضد ناتوراليسم: بررسي نقش ”اجتماع تحليلي در سنگ صبور صادق چوبك بررسي تطبيقي سنگ صبور به قلم صادق چوبك و نانا به قلم زولا
پديدآورندگان :
تائبي نقندري زهره دانشگاه فردوسي مشهد , عباس زاده رويا دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
بررسي تطبيقي , ناتوراليسم , نقد خواننده محور , اجتماع تحليلي
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي ادبيات تطبيقي فارسي - فرانسه
چكيده فارسي :
ادبيات تطبيقي در ايران حدود پنجاه سال است كه رواج پيدا كرده است. در سده اخير، بسياري از نويسندگان ايراني تحت تاثير نويسندگان ناتوراليست فرانسوي قرار گرفته اند كه صادق چوبك يكي از مشهورترين اين افراد است. در اين مقاله، به بررسي تطبيقي سنگ صبور (1345) نوشته چوبك (1295-1377) و نانا (1259) نوشته زولا (1840-1902) بر اساس ويژگي هاي ناتوراليسم ميپردازيم. شباهت ها و تفاوت هاي اين دو اثر ما را به درك درستي از شرايط زمانه هر دو نويسنده ميرساند. با بررسي عميق تر اين دو اثر درمييابيم كه سنگ صبور چوبك كه بر اساس اصول ناتوراليستي نوشته شده، در پايان به شدت از مسير اين مكتب منحرف شده و با پناه بردن به موضوعات ماوراء طبيعه پايان مييابد. چنين تناقضي در پايان داستان، ضرورت بررسي موشكافانه تري را ميطلبد. بنابراين با تكيه بر نقد خواننده محور و به ويژه نظريه استنلي فيش و تاكيد او بر ”اجتماع تحليلي“ به عنوان عامل موثر، به دلايل اين انحراف در روند داستان نويسي چوبك ميرسيم. بر اساس اين نظريه، تحليل هاي ما برگرفته و حاصل تاثير دخالت هاي عوامل مختلف جامعه ما هستند. درنهايت، مي توان به اين نتيجه رسيد كه به هنگام تحرير اين رمان، جامعه چوبك هنوز پذيراي چنان تلخ كامي مطلق ناتوراليستي نبوده و نويسنده براي ذائقه مخاطب عصر خود، آن را اين چنين تغيير داده است.