شماره ركورد كنفرانس :
3917
عنوان مقاله :
نقش تعامل ادبيات تطبيقي فارسي و فرانسه برهمگرايي فرهنگي
پديدآورندگان :
عباسي شنبه بازاري جمشيد دانشگاه محقق اردبيلي
كليدواژه :
نخبه گرا , پلوراليستي , پرومته , نقدادبي
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي ادبيات تطبيقي فارسي - فرانسه
چكيده فارسي :
اصطلاح ادبيات تطبيقي دلالت بر روشي دارد كه در مطالعات ادبي در مفهوم كلي خود به كار ميرود، ماهيتي پلوراليستي داشته و به دنبال ترسيم افقهاي فكري نو، ايجاد ارتباط با ديگر شاخه هاي علوم انساني و مفاهمه ي بين فرهنگ هاست. ويژگي پويايي، پايايي آنرا در التزام تحولات فكري زمان خود تضمين مي كند و با اين مزيت قادر است خود را با نظريه هاي جديد نقد ادبي سازگار و همراه كند. ويلمن (1828) بر تأثيرادبيات انگليسي و ايتاليايي بر ادبيات فرانسه اذعان داشته است. فرانسوي ها در ادبيات بيشتر در پي اثبات تعامل هاي بين فرهنگي هستند و بر اين اساس مرزهاي پژوهشهاي ادبيات تطبيقي را به دقت تبيين كرده اند. به عقيده ي ولك (1958) ادبيات، هنر و زيبا شناسي بايد بيشتر از ادله ي تاريخي مورد توجه قرار گيرد چون شباهت هاي قابل مشاهده در آثار ادبي ناشي از روح مشترك انسانهاست. رويكرد بينرشتهاي ادبيات تطبيقي، از سال 1950، پررنگتر شد. از آنجا كه مطالعات فرهنگي ماهيتي نخبهگرا ندارد به فرهنگ عاميانه يا هنجارها و رفتارهاي روزمره جامعهاي خاص ميپردازد تا بتواند با تحليل آن به ساختارهاي كلان فرهنگي دست يابد. يونگ(1382) معتقد است، پديده هاي ناخودآگاه با منشأ تخيل انساني را نبايد اختراع بشر بدانيم بلكه اينها در ذات بشر وجود دارند. يعني همانطور كه در زمانهاي دور اساطيري چون آرتور و پرومته در غرب و رستم، سيمرغ و سهراب در شرق وجود داشته اند امروزه نيز اساطيري چون فاوست و شيخ صنعان بازتاب دهنده ي سيماي دروني انسان مدرن مي شوند. باززايي اين اسطوره ها را در متأخرين براحتي مي توان رديابي كرد اما ممكن است لباس تازه اي بر تن كرده باشند. هرگاه در پژوهش هاي ادبي بتوانيم پاي از مرزهاي ملي و قومي فراتر بگذاريم و ادبيات را در اجزايي پراكنده نبينيم، به حوزه ي ادبيات تطبيقي قدم گذاشته ايم. سفرنامه نويسان، تجار و سياحان نقش مهمي در ايجاد چشم اندازهاي جديد ادبي بين ايران و فرانسه ايفا كردند و با يادگيري زبان و كشف ادبيات غني فارسي به ترجمه آن به زبان هاي اروپائي به ويژه زبان فرانسه پرداختند. به عقيده ي صالحي، راز ماندگار فرهنگ ايراني انعطافپذيري آن است كه در طول تاريخ با فرهنگهاي گوناگون كنار آمده است. اين تعامل، انعطاف و غني سازي را مي توان با ارزيابي بر مبناي شاخص هايي چون: يافته هاي باستان شناسي، حركت هاي اجتماعي، اعتقادات ديني، عواطف بشري، حوادث طبيعي، رخدادهاي تاريخي، باورداشت ها و افسانه ها، سفرها و سفر نامه ها، نيز پيمايش جهان اسطوره ها و... به شكلي نظام مند تبييين نمود.