نقش سبك رهبري معنوي در بهبود عملكرد شغلي كاركنان دانشگاه بوعلي سينا

هدف پژوهش حاضر، نقش سبك¬رهبري معنوي در بهبود عملكرد شغلي كاركنان دانشگاه بوعلي سينا بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه كاركنان دانشگاه بوعلي سينا به تعداد 748 نفر بود، كه به شيوه تصادفي طبقه¬اي نسبي و مطابق با جدول كرجسي و مورگان نمونه¬اي به حجم 254 نفر انتخاب شدند. ابزار¬ گردآوري داده¬ ها شامل پرسشنامه هاي سبك ¬رهبري ¬معنوي فراي و همكاران(2005) و عملكرد ¬شغلي پاترسون(2008) بود. روايي پرسشنامه ¬ها از طريق روايي محتوايي به وسيله صاحب ¬نظران و پايايي پرسشنامه ¬هاي سبك¬ رهبري¬ معنوي(92/0) و عملكرد شغلي(90/0) با روش آلفاي كرونباخ تعيين شد. داده هاي پژوهش با استفاده از آزمونt تك گروهي، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند¬ گانه تجزيه و تحليل شد. نتايج پژوهش نشان داد كه وضعيت سبك رهبري¬ معنوي و عملكرد ¬شغلي كاركنان دانشگاه بوعلي سينا بالاتر از حد متوسط(3) بود. بين سبك¬ رهبري ¬معنوي و عملكرد شغلي كاركنان رابطه مثبت و معنادار (0001/0=p و282/0=r)، مشاهده شد. نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه از بين مؤلفه¬ هاي سبك¬ رهبري ¬معنوي ايمان و عضويت قدرت پيش بيني عملكرد شغلي را دارند. رهبري معنوي با فراهم نمودن زمينه هاي مساعد و حمايت كننده براي كاركنان، شرايطي را فراهم مي سازد تا با تلاش در جهت تحقق اهداف سازمان، نيازها و اهداف خود را برآورده كنند و توانايي هاي بالقوه¬ي خود را آشكار سازند. بنابراين سازمان ها و مديران مي توانند با تقويت سبك رهبري معنوي، عملكرد شغلي كاركنان را بهبود بخشند.