بررسي رابطه بين نگهداري و تعميرات بهرهور فراگير با عملكرد كسب و كار، با در نظر گرفتن متغيرهاي واسطههاي كنترل آماري فرآيند و توليد ناب

در اين پژوهش بدنبال بررسي تاثير نظام تعميرات و نگهداري بر ساير قسمتها هستيم. در اين راستا مدلي ارائه شد كه شامل عوامل تعميرات و نگهداري بهرهور جامع، كنترل كيفيت آماري، عملكرد كسب و كار، و توليد ناب و نيز روابط بين آنها بود. به منظور بررسي مدل، 66 نفر از كارشناسان و مديران كارخانههاي ماشينسازي دياني و صنعت سازان نامآور بعنوان جامعه آماري در بازه زماني سه ماه اول سال 1394 انتخاب شده و پرسشنامههاي تهيه شده، در مقياس 5تايي طيف ليكرت بين ايشان توزيع شد. آلفاي كرونباخ پرسشنامه برابر با 87.0 بود كه اعتبار آنرا تاييد كرد. به منظور تاييد مدل پيشنهادي، از تحليل عاملي تاييدي استفاده شد و در نتيجه آن مدل نيكويي برازش مناسبي داشت. همچنين براي بررسي فرضيههاي پژوهش و رابطه مستقيم و غيرمستقيم متغيرها، آزمون رگرسيون استفاده شد. خروجي آزمون رگرسيون نشان داد كه بين نگهداري و تعميرات بهرهور فراگير با عملكرد كسب و كار، با در نظر گرفتن متغيرهاي واسطههاي كنترل آماري فرايند و توليد ناب، رابطه مستقيم معناداري با مقدار آماره t برابر با 27.2 وجود دارد؛ اما رابطه غيرمستقيم آن بدليل مقدار آماره t برابر با 048.0 قابل چشمپوشي است. همچنين تاثير تعميرات و نگهداري بهرهور جامع بر كنترل كيفيت آماري، تعميرات و نگهداري بهرهور جامع بر توليد ناب، كنترل كيفيت آماري بر توليد ناب، توليد ناب بر عملكرد كسب و كار، و در نهايت كنترل كيفيت آماري بر عملكرد كسب و كار به ترتيب با آمارههاي t برابر با 23.3 ،53.4 ،31.5 ،12.5 و 04.3 تاييد شد. مشخص گرديد كه عملكرد مطلوب نظام تعميرات و نگهداري، ميتواند بر ساير قسمتهاي سازمان نيز اثر معنادار و مثبت داشه باشد. اين مهم ميتواند با طراحي سيستم و فرآيند كاري تعميرات و نگهداري دقيق، استفاده گسترده از فرمولها، روشها و نرمافزارهاي آماري و ... بر عملكرد كسب و كار سازمان اثر بگذارد.