اثر مصرف مكمل سرخارگل (آكيناسه) همراه با تمرين مقاومتي بر اينترلوكين 6 (IL-6) غير ورزشكاران

هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثر مصرف مكمل سرخارگل (آكيناسه) همراه با تمرين مقاومتي بر وضعيت پيش التهابي در زمان استراحت غير ورزشكاران بود. 40 زن ورزشكار 20 تا 30 ساله شيراز با شاخص توده بدني كمتر از 24 و بيشتر از 5/18 كيلوگرم بر متر به طور تصادفي در پنج گروه دارونما، سرخارگل، تمرين مقاومتي، تمرين مقاومتي+دارونما و تمرين مقاومتي+سرخارگل قرار گرفتند (هر گروه 8 نفر). آزمودني¬ها در مداخلات مختص به خود شركت كردند. مداخلات به مدت 8 هفته انجام شد. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از مداخله نمونه خوني از آزمودني¬ها در ساعت 8 صبح و در وضعيت 12 ساعت ناشتايي اخذ گرديد. برنامه تمرينات مقاومتي شامل 8 هفته و 3 روز در هفته و هر جلسه 68 دقيقه شامل 10 دقيقه گرم كردن، 52 دقيقه تمرين اصلي و 6 دقيقه سرد كردن بود. آزمودني¬ها در طي اين 8 هفته، تمرينات خود را به ترتيب با 20%، 25%، 30%، 35%، 40%، 45%، 50% و 55% يك تكرار بيشينه براي هفته¬هاي اول تا هشتم انجام دادند. سرخارگل به صورت كپسول و در دوز 8 گرم در روز مصرف شد. بين تغييرات IL-6 پنج گروه تفاوت معنادار مشاهده نشد (P 0.05). احتمالا 8 هفته تمرين مقاومتي همراه با مصرف مكمل سرخارگل اثر معناداري بر وضعيت پيش التهابي زنان غير ورزشكار ندارد كه به دليل وضعيت تندرستي و وزن اوليه مطلوب آزمودني¬ها، طول مدت ناكافي مداخله و يا تركيبي از اين دو مورد مي-باشد.