بررسي انگيزه هاي ‌‌گرايش به رشته هنروتاثيرات انگيزش ها و روند آموزش بر توليدات هنري و ادامه فعاليت: نمونه موردي دانشجويان هنر 5 سال اخير

بشر همواره براي موقعيت هاي اجتماعي تلاش كرده است و اين مورد آن چيزي است كه در نوع برخوردهاي او، شغل نام گرفته است. علت انتخاب رشته تحصيلي مستقيما با موقعيت اجتماعي مرتبط است و موقعيت اجتماعي توسط جامعه تعريف مي گردد. در اين پژوهش ضمن مطالعه جامعه شناسي هنر، انگيزه هاي گرايش به رشته هنر در بين دانشجويان هنر 5 سال اخير در همدان و تاثيرات انگيزش ها در روند توليدات هنري و ادامه فعاليت آنها مورد بررسي قرار مي گيرد كه در راستاي انجام اين پژوهش روش آماري توصيفي مد نظر قرار گرفت كه بصورت نمودار درصد فراواني ارائه مي - گردد. انتخاب جامعه آماري بصورت نمونه گيري تصادفي بوده و لازم به توضي است كه در اين پژوهش دو دسته از دانشگاه ها؛ علمي كاربردي و دولتي يا دانشگاه هاي فني و حرفه اي و رشته هاي گرافيك و نقاشي مورد نظر مي باشد.حاصل اين پژوهش قابل ارائه به دانشگاه جامع علمي كاربردي و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مي باشد. انتخاب بدون آگاهي دانشجويان، نداشتن معياري مشخص براي ورود به رشته هاي هنري و سط كيفي دانشگاه و سر فصل هاي آموزشي كه آن را مي توان جامعه آموزشي و تربيتي هر دانشجو مد نظر قرار داد و در نتيجه اين موارد عدم حمايت جامعه، نداشتن بستر فرهنگي نسبت به اين رشته، نگاه جامعه و جامعه پذيري قشر هنرمند، مستقيما بر انگيزه دانشجويان تاثير داشته و به اين صورت مي توان گفت آن چيزي هايي هستند كه مي توان به صورت خلاصه، به عنوان